"تو" با "من" باش… من دست همه ی اتفاق ها را میگیرم.. که نیفتد…

می توان پر کرد....................... فاصله های طولانی را، با یک پیام ساده و کوتاه، کافیست ; بنویسی .................. .................... هنوزم دوستت دارم

خسته ام…از تـــــو نوشتن…! کمی از خود می نویسم این "منم" که دوستت دارم...

وقتی کسی را دوست داری  اون یه چیزه !! وقتی کسی تو را دوست داره  اون یه چیز دیگس !! اما وقتی کسی را دوست داری  که تو را هم دوست داره این "یعنی" همه "چیزه"

قرار من باش تا در مدار < تو > باشم، ................. ................. چه قرار و مداری بهتر از این !؟

دلم کمی خیابان میخواهد، کمی پا برای قدم زدن کمی دست برای گرفتن... کمی "تو"…همین.

به پاکی قلبت سوگند بدون طنین زیبایی صدایت زنگی برایم ممکن نیست

هر دقیقه از زندگی ممکن است آخرین دقیقه آن باشد و من دوست دارم در آخرین دقایق هم با تو باشم.

تـــو..... تمنای مـن و یار مـــن و جان مـنی پس بمان... تا کـــه نمــانم به تمـــنای کسـی...

تمام سهم من از دنیا همین دستان گرم توست که.. با بودنش کسی مرا دست کم نمیگیرد

بند دل من، به لبخند های < تو > بند است .................... برای دوست داشتنت ، اما، لبخند هایت را نه ..................... دلت را لازم دارم!

نفس... شاید دلیلی باشد برای زندگی، اما.... بی شک... "تو"... بهانه ی آنی..

عشق یعنی . . . . . وقت بی حوصلگی,حوصله منو داشته باشه

مــی خندی، قــندهای عــالم در دلــم آب مـی شـود لبـخند شـیریـنت پـایـان روزگـار تلــخ مـــن است . . .

ممکن ز "تو"چون نیست که بردارم دل آن به،که به سودای تو بسپارم دل گر من به غم عشق تو نسپارم دل دل را چه کنم بهر چه میدارم دل...

چه زیبا گره خورد بخت من با " تـــــــــــو "  خـدایـا کورش کن که با دست که هیچ با دندان هم باز نشود..