{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم زير قول دلم آيا بزنم يا نزنم ( قیصرامین پور)
تو رفتى اما همه چیز را در آغوش من جا گذاشتى
من آدمِ نرفتنم آدمِ دوست موندن یا اصلا آدمِ دیر رفتنم ولی خیلی دیر ! اما وقتی برم دیگه آدمِ برگشتن نیستم آدمِ مثل قبل شدن نیستم باور کن !
عشق کوتاه است و فراموشی چـــــــــــــــــــقدر طـــــــــــــــــــولانی ؟!
شبی دست از سرم بردار و سر بر شانه ام بگذار لطفا !
و سکوت چه زیباست وقتی میدانی همه دروغ می گویند…
ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ… ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ… ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ… ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ! ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ هیچکس ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺪﺍﺭﯼ …
خیلی بده وقتی داری تایپ میکنی از کلید های خیس کیبورد بفهمی داری گریه میکنی !
تمام فنجان های قهوه دروغ می گفتند تو بر نمی گردی !
ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻧﺖ مثل ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑـــــــــﯽ ﺧـــــــــﺒـــــــــﺮ !
این روزها مانند گلی شده ام که هر پروانه ای روییش می نشیند و می رود بی آنکه قصه “عادت” را بفهمد !
درد دارد به خاطر کسی که با نسیمی میرود خودت را به طوفان بزنی !
جای خالی نبودنت میکوبـد بر دلم اگر نیایی همین روزها ویرانه میشوم !
بودنم در حسرت خواستنت تمام شد…
سخت است تحمل ثانیه هایی که نمیگذرند سخت است تحمل شب هایی که صبح نمیشوند سخت است تحمل زخم زبان هایی که هر روز تلخ تر میشوند سخت است تحمل آدم هایی که هر روز از خدا دور تر میشوند
انگشتان من به گره خوردن با انگشتان تو عادت داشته اند ! نیستی و حالا این قاتلان زنجیره ای شده اند بختک جان دیوارهای این شهر
عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم زير قول دلم آيا بزنم يا نزنم ( قیصرامین پور)
تو رفتى اما همه چیز را در آغوش من جا گذاشتى
من آدمِ نرفتنم آدمِ دوست موندن یا اصلا آدمِ دیر رفتنم ولی خیلی دیر ! اما وقتی برم دیگه آدمِ برگشتن نیستم آدمِ مثل قبل شدن نیستم باور کن !
عشق کوتاه است و فراموشی چـــــــــــــــــــقدر طـــــــــــــــــــولانی ؟!
شبی دست از سرم بردار و سر بر شانه ام بگذار لطفا !
و سکوت چه زیباست وقتی میدانی همه دروغ می گویند…
ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ… ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ… ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ… ﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ! ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ هیچکس ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺪﺍﺭﯼ …
خیلی بده وقتی داری تایپ میکنی از کلید های خیس کیبورد بفهمی داری گریه میکنی !
تمام فنجان های قهوه دروغ می گفتند تو بر نمی گردی !
ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻧﺖ مثل ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑـــــــــﯽ ﺧـــــــــﺒـــــــــﺮ !
این روزها مانند گلی شده ام که هر پروانه ای روییش می نشیند و می رود بی آنکه قصه “عادت” را بفهمد !
درد دارد به خاطر کسی که با نسیمی میرود خودت را به طوفان بزنی !
جای خالی نبودنت میکوبـد بر دلم اگر نیایی همین روزها ویرانه میشوم !
بودنم در حسرت خواستنت تمام شد…
سخت است تحمل ثانیه هایی که نمیگذرند سخت است تحمل شب هایی که صبح نمیشوند سخت است تحمل زخم زبان هایی که هر روز تلخ تر میشوند سخت است تحمل آدم هایی که هر روز از خدا دور تر میشوند
انگشتان من به گره خوردن با انگشتان تو عادت داشته اند ! نیستی و حالا این قاتلان زنجیره ای شده اند بختک جان دیوارهای این شهر
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس دل شکسته