{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
به خاطر یافتن مقصر, زندگی ات را تلخ و سیاه نکن. بگذار آن چه در پایان یک عشق به جای میماند خاطرات خوش باشد با من آشتی کن تا دنیا با من آشتی کند
همیشه رفتن بهترین نیست گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست چه قهر باشیم چه آشتی اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند
بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مکن
بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم *بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم * بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم * بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم.
عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار. از تنفر متنفر باش، به مهربانی مهر بورز، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش
از تو به یک حرف ناروا نکشم دست وز سر راه تو دلربا نکشم پا عاشق زیباییم اسیر محبت هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا
یه روزی گله کردم من از عالم مستی تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم
دوستی را دوست، معنی می دهد قهر هم با دوست، معنی می دهد هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست قهری او هم نشان دوستی است ...
جنس من از آهن و از سنگ نیست من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست حال دل از من نمیپرسی چرا حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست
تو که تنها کسی هستی که جان را در تو می جویم نمی دانم چه خواهد شد اسیرم در دو راهی ها غرورم یکطرف ماند و دل دیوانه ام اینجا چه می شد بشکنم روزی غرور جنس سنگی را بگویم عاشقت هستم بمان با من تو ای زیبا
همیشه رفتن بهترین نیست گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست چه قهر باشیم چه آشتی اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند . . .
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم / هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره / هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره . . .
اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش / توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش . . .
منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو . . .
من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم بلکه تو لایق ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم . . .
گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش / بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان / اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش . . .
به خاطر یافتن مقصر, زندگی ات را تلخ و سیاه نکن. بگذار آن چه در پایان یک عشق به جای میماند خاطرات خوش باشد با من آشتی کن تا دنیا با من آشتی کند
همیشه رفتن بهترین نیست گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست چه قهر باشیم چه آشتی اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند
بهانه میتراشی و مرا عذاب میدهی به روح بی قرار من تو اضطراب میدهی دلم پر از گلایه ها تنم اسیر درد و خون ولی تو قهر با دلم برای لحظه ای مکن
بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم *بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم * بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم * بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم.
عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار. از تنفر متنفر باش، به مهربانی مهر بورز، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش
از تو به یک حرف ناروا نکشم دست وز سر راه تو دلربا نکشم پا عاشق زیباییم اسیر محبت هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا
یه روزی گله کردم من از عالم مستی تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم
دوستی را دوست، معنی می دهد قهر هم با دوست، معنی می دهد هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست قهری او هم نشان دوستی است ...
جنس من از آهن و از سنگ نیست من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست حال دل از من نمیپرسی چرا حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست
تو که تنها کسی هستی که جان را در تو می جویم نمی دانم چه خواهد شد اسیرم در دو راهی ها غرورم یکطرف ماند و دل دیوانه ام اینجا چه می شد بشکنم روزی غرور جنس سنگی را بگویم عاشقت هستم بمان با من تو ای زیبا
همیشه رفتن بهترین نیست گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست چه قهر باشیم چه آشتی اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند . . .
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم / هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره / هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره . . .
اگه راهم این روزا از تو یکم دوره ببخش / توی زندگی آدم یه وقتا مجبوره ببخش . . .
منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو . . .
من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم بلکه تو لایق ارامش هستی من ارامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم . . .
گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش / بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان / اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش . . .
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس قهر و آشتی