{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
به یارو میگن با وطنم جمله بساز میگه دیروز رفتم حمام وتنم را شستم! میگن منظورمون (ط)دسته دار بود میگه اتفاقا با تی دسته دار تنمو شستم!!!
معلم: رضاجان می تونی با حیدر یه جمله بسازی؟ رضا: بله آقا! رفتم در خونه ی حیدر، هِی در زدم هِی در زدم، حیدر اومد، حیدر رو هم زدم!!
به غضنفر می گن مار باباتو نیش زد فوت کرد، می گه: از پشت زدش؟ می گن آره، می گه مار مقصره
شكارچي اول: خوب، هندوستان كه بودي شكار ببر هم رفتي؟ شكارچي دوم: البته، روزي براي شكار ببر به جنگل رفتم. شكارچي اول: شانس هم آوردي؟ شكارچي دوم: بله، با ببري روبرو نشدم!
اولي: ببخشيد با حرف هايم سرشما را درد آوردم. دومي: نه اختيار داريد. من حواسم از همان اول جاي ديگر بود!!
يک روز يه سوسک از سوراخ دستشويي مياد بيرون. از اون ميپرسند: چرا اومدي بيرون؟ ميگه: به اميد يه هواي تازه تر... گفتيم از رفتن و خونديم از سفر...!
حیف نون میمیره وصیت نامشو باز می کنن می بینن توش نوشته: بالاخره مردم و از شر معمایی که یک عمر کلافم کرده بود راحت شدم، اینکه: چرا خواهر من دو تا برادر داره ولی من یکی!
يه دفعه يه پسره داشته راه ميرفته ميخوره زمين هواااااااااا ميره نميدونی تا کجاااااااا ميره
به غضنفر میگن خیلی آقایی میگه تازه کجامو دیدی !؟
یارو اومده آدرس میپرسه یه ساعت توضیح دادم “سمت راست فلان جا” خدافظی کرد رفت سمت چپ!
خسیسه خواب میبینه ۱۰۰ تومن به یکی کمک کرده٫بیدار که میشه میگه عجب کابوسی بود!!
غضنفر میره رستوران میگه:جوجه دارین؟ گارسون : آره میگه :دونش بدین نمیره!!!
حیف نون فیلم هندی میبینه، برادر گمشدشو پیدا میکنه.
غضنفر چند متر دورتر از قبری گریه میکرد، ازش پرسیدند چرا نزدیکتر نمیری؟ گفت: مرحوم از فامیلای دورمون بود
غضنفر داشت با دخترش شبکه خارجی نگاه می کرد به دخترش گفت : ببین بچه نصف توئه مثل بلبل اینگیلیسی صحبت میکنه بعد تو این همه کلاس زبان میری هیچی بلد نیستی!
غضنفر ميره رستوران، گارسون ميخواد بزارتش سر كار ميگه: غذاي امروز «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با «ليمو» است! غضنفر ميگه : «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با چي؟
به یارو میگن با وطنم جمله بساز میگه دیروز رفتم حمام وتنم را شستم! میگن منظورمون (ط)دسته دار بود میگه اتفاقا با تی دسته دار تنمو شستم!!!
معلم: رضاجان می تونی با حیدر یه جمله بسازی؟ رضا: بله آقا! رفتم در خونه ی حیدر، هِی در زدم هِی در زدم، حیدر اومد، حیدر رو هم زدم!!
به غضنفر می گن مار باباتو نیش زد فوت کرد، می گه: از پشت زدش؟ می گن آره، می گه مار مقصره
شكارچي اول: خوب، هندوستان كه بودي شكار ببر هم رفتي؟ شكارچي دوم: البته، روزي براي شكار ببر به جنگل رفتم. شكارچي اول: شانس هم آوردي؟ شكارچي دوم: بله، با ببري روبرو نشدم!
اولي: ببخشيد با حرف هايم سرشما را درد آوردم. دومي: نه اختيار داريد. من حواسم از همان اول جاي ديگر بود!!
يک روز يه سوسک از سوراخ دستشويي مياد بيرون. از اون ميپرسند: چرا اومدي بيرون؟ ميگه: به اميد يه هواي تازه تر... گفتيم از رفتن و خونديم از سفر...!
حیف نون میمیره وصیت نامشو باز می کنن می بینن توش نوشته: بالاخره مردم و از شر معمایی که یک عمر کلافم کرده بود راحت شدم، اینکه: چرا خواهر من دو تا برادر داره ولی من یکی!
يه دفعه يه پسره داشته راه ميرفته ميخوره زمين هواااااااااا ميره نميدونی تا کجاااااااا ميره
به غضنفر میگن خیلی آقایی میگه تازه کجامو دیدی !؟
یارو اومده آدرس میپرسه یه ساعت توضیح دادم “سمت راست فلان جا” خدافظی کرد رفت سمت چپ!
خسیسه خواب میبینه ۱۰۰ تومن به یکی کمک کرده٫بیدار که میشه میگه عجب کابوسی بود!!
غضنفر میره رستوران میگه:جوجه دارین؟ گارسون : آره میگه :دونش بدین نمیره!!!
حیف نون فیلم هندی میبینه، برادر گمشدشو پیدا میکنه.
غضنفر چند متر دورتر از قبری گریه میکرد، ازش پرسیدند چرا نزدیکتر نمیری؟ گفت: مرحوم از فامیلای دورمون بود
غضنفر داشت با دخترش شبکه خارجی نگاه می کرد به دخترش گفت : ببین بچه نصف توئه مثل بلبل اینگیلیسی صحبت میکنه بعد تو این همه کلاس زبان میری هیچی بلد نیستی!
غضنفر ميره رستوران، گارسون ميخواد بزارتش سر كار ميگه: غذاي امروز «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با «ليمو» است! غضنفر ميگه : «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با چي؟
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس جوک متفرقه