{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
4 یا 5 سالم بود شبایی که خوابم نمیبرد یا نصف شب بیدار میشدم میدیم داداش کوچولوم زیر پتو خوابیده و پاها یا دستش بیرون از پتو فک میکردم ادم فضاییهاخوردنش بعد پاهاشو بیرون از پتو گذاشتن تا ماشک نکنیم
"من غلط بکنم ارشد شرکت کنم" دیالوگ ماندگار شب های امتحان
فامیل دور : کاشکی شعور هم مدرک داشت تا بعضیا به هوای مدرکش هم که شده میرفتن یادش میگرفتن !
شهاب حسینی : جهنم اون وقتیه که صبح از خواب بیدارشی ، به ساعت و تقویمت نگاه کنی تا مطمئن شی یک روز دیگه از زندگیت گذشت ولی هر چی فکر کنی ، هر چی به این مخت فشار بیاری یادت نیاد برای چی زنده ای
تنها هنگامی که خاطره ات را می بوسم در می یابم دیری است که مرده ام ! چرا که لبان خود را از پیشانی خاطره تو سردتر می یابم . . . از پیشانی خاطره تو ای یار ! ای شاخه جدامانده من ! شاملو
اینروزها حسابی دورم شلوغ است دیگر تنها نیستم وقتی یادت هست خاطراتت هست غمت هست غصه ات هست فقط نمیدانم چرا گریه میکنم . . .
با تو از خاطره ها سرشارم با تو تا آخر شب بیدارم عشق من ! دست تو یعنی خورشید گرمی دست تو را کم دارم یغما گلرویی
بهرام رادان : یه روزی که فکر کردی یه چیزی رو از ته دل دوست داری هیچ وقت ولش نکن ، ممکنه دوباره تکرار نشه.
هر روز که بیدار می شوم وحشت زده قاب خاطرات ذهنم را مرور میکنم . . . هیچ بعید نیست تو از آنجا هم رفته باشی !.
خاطرات هرچه شیرین تر باشند بعدها از تلخی گلویت را بیشتر می سوزانند !
تو برای همیشه میروی و من چقدر کار روی سرم ریخته ! خاطرات زیادی برای فراموش کردن دارم . . .
فاسد بـــودن فقط به تن فروشی نیست ! گاهی وقت ها به فروختن خاطرات قدیمی به بهای ورود یک تازه وارد است !
مـا خاطره ها را می سازیم . . . خاطره ها ما را ویران می کنند . . . !
باور کنید که فراموشش کرده ام . . . اما نمی دانم چرا بعضی وقت ها همین که اسمش را می شنوم . بی اختیار خاطره از چشمم فرو می ریزد . . .
اگر آنکه رفت خاطره اش را می بُرد فرهاد سنگ نمی سُفت ! مجنون آشفته نمی خُفت !
میخواهم یادت را طلاق دهم ولی چکار کنم که از عهده مهریه سنگین خاطراتت بر نمی آیم !
4 یا 5 سالم بود شبایی که خوابم نمیبرد یا نصف شب بیدار میشدم میدیم داداش کوچولوم زیر پتو خوابیده و پاها یا دستش بیرون از پتو فک میکردم ادم فضاییهاخوردنش بعد پاهاشو بیرون از پتو گذاشتن تا ماشک نکنیم
"من غلط بکنم ارشد شرکت کنم" دیالوگ ماندگار شب های امتحان
فامیل دور : کاشکی شعور هم مدرک داشت تا بعضیا به هوای مدرکش هم که شده میرفتن یادش میگرفتن !
شهاب حسینی : جهنم اون وقتیه که صبح از خواب بیدارشی ، به ساعت و تقویمت نگاه کنی تا مطمئن شی یک روز دیگه از زندگیت گذشت ولی هر چی فکر کنی ، هر چی به این مخت فشار بیاری یادت نیاد برای چی زنده ای
تنها هنگامی که خاطره ات را می بوسم در می یابم دیری است که مرده ام ! چرا که لبان خود را از پیشانی خاطره تو سردتر می یابم . . . از پیشانی خاطره تو ای یار ! ای شاخه جدامانده من ! شاملو
اینروزها حسابی دورم شلوغ است دیگر تنها نیستم وقتی یادت هست خاطراتت هست غمت هست غصه ات هست فقط نمیدانم چرا گریه میکنم . . .
با تو از خاطره ها سرشارم با تو تا آخر شب بیدارم عشق من ! دست تو یعنی خورشید گرمی دست تو را کم دارم یغما گلرویی
بهرام رادان : یه روزی که فکر کردی یه چیزی رو از ته دل دوست داری هیچ وقت ولش نکن ، ممکنه دوباره تکرار نشه.
هر روز که بیدار می شوم وحشت زده قاب خاطرات ذهنم را مرور میکنم . . . هیچ بعید نیست تو از آنجا هم رفته باشی !.
خاطرات هرچه شیرین تر باشند بعدها از تلخی گلویت را بیشتر می سوزانند !
تو برای همیشه میروی و من چقدر کار روی سرم ریخته ! خاطرات زیادی برای فراموش کردن دارم . . .
فاسد بـــودن فقط به تن فروشی نیست ! گاهی وقت ها به فروختن خاطرات قدیمی به بهای ورود یک تازه وارد است !
مـا خاطره ها را می سازیم . . . خاطره ها ما را ویران می کنند . . . !
باور کنید که فراموشش کرده ام . . . اما نمی دانم چرا بعضی وقت ها همین که اسمش را می شنوم . بی اختیار خاطره از چشمم فرو می ریزد . . .
اگر آنکه رفت خاطره اش را می بُرد فرهاد سنگ نمی سُفت ! مجنون آشفته نمی خُفت !
میخواهم یادت را طلاق دهم ولی چکار کنم که از عهده مهریه سنگین خاطراتت بر نمی آیم !
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس خاطرات گذشته