سرعت اینترنت صفر هیچ جا رو باز نمیکنه جز دهنه آدمو

اعتراف میکنم بزگتریم شکست عشقیم اینه که یه روز مجبور بشم لب تابم رو بفروشم..... اعف

اقا اعتراف ميكنم از بس اين گره هندزفريمو باز كردم ديگه اين مرحله رو رد كردم رفتم مرحله بعد حالا هروقت ميشينم پا تلفن پيچ و تاباي سيم تلفن باز ميكنم و تو بانك هم گره زنجير خودكارو باز ميكنم

اعتراف میکنم همیشه وقتی دیر میرسیدم مدرسه وقتی مامور دیر امدگی اسممو میپرسید اسم یکی از بچه ها که همیشه زود میومد رو میگفتمامیدوارم منو ببخشه به خاطر من انضباطش 13 شددیگه حرفی ندارم

دوست داشتن واقعی یعنی هر بار که دلشو بشکنی بگه این بار آخریه که میبخشمت و با اخم بیاد تو بغلت...

همیشه از سال اول ابتدایی تا سال آخر دبیرستان ،یه نفر هست که سر هر امتحانی میپرسه: "با خودکار یا با مداد؟" ینی اینجور آدما آرپیچی هم کمشونه!!!

اعتراف میکنم تو مدرسه وقتی معلممون گفت زنجیره غذایی حیوانات من فکر کردم اونا هم فروشگاه زنجیره ای دارن. نخند بچه بودم بیتربیت

وقتی بچه بودم مامانم می خواست دست راست و چپ و یادم بده میگفت اون دستت که النگو داره دست راسته اون یکی چپ. اعتراف میکنم الان که النگو ندارم بعضی اوقات دست راست و چپم رو قاطی میکنم.....

همه چیزایی ک تا الان تو زندگی نتونستم بدست بیارمو بخاطرشونم کلی عذاب کشیدم یطرف.تیکه ی آخر رانی آناناسم یطرف. لامصصصصب بد جور رو اعصاب ادم راه میره

مادرم مرا ببخش اگر روزی بی حوصله بودم اگر روزی بی اعتنایی کردم بد اخلاقی هایم را جدی نگیر که من بی تو هیچم... به افتخار مادرای عزیزمون

محبت را از کودکی آموختم که آبنباتش را در دریاچه شور انداخت تا شیرین شود...

آقا کی قراره نسل آدمهایی که تو عروسی ها چندمدل لباس عوض میکنند منقرض بشه؟؟؟؟ من اصلا منطقشونو نمیفهمم

عاااااااقاﻭﺭﺯﺵ ﺻﺒﺤﮕﺎﻫﯽ ﻫﻤﻮﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﺳﻤﺶ ﭘﯿﺪﺍﺳﺖ ﯾﻌﻨﯽ ،ﻭﺭﺯﺵِ ﺻﺒﺢ - ﮔﺎهی!  ﻧﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻪ

اعتراف می کنم یکی از بهترین لذت های دوران کودکی سوار شدن رو شونه پدر بود به سلامتی همه پدرا که واقعا کوه رنج بودن

اعتراف میکنم دلم واسه ی نذری های ماه محرم با اون عطر و بوی خوبش تنگ شده مخصوصا اون شکرپلو با قیمه

اونقد كه تو كارا من گره هست تو فرش شفق تبريز نيست، والا