{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
اعتراف میکنم اگه کارنامه ها رو بدن به اولیاء، مشت هایی که تو فینال بوکس حرفه ای تو رده سنگین وزن زده شده رو رو من امتحان میکنن....کمک....!!!
عاقا اعتراف میکنم تنها هدف منو دوستم از رفتن به ازمون گرفتن این پاکت تبلیغیای اخرشه!!!!! خو چیه مگه خعلی به کار میاد!!!!!!1
اعتراف می کنم روزو شب دارم نقشه می کشم چه جوری خود شیرین کلاسو زایه کنم و انتقاممو ازش بگیرم... :|
اعتراف مبکنم سعی و تلاش فراوان برای نگه داشتن کلید برق بین بالا و پایین یکی از بهترین سرگرمی های بچگیم بود...
آرزوهایی که به آنها نرسیده ایم ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه ادامه دارد...
آرزوهایی که به آنها نرسیده ایم قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم:d
اعتراف می کنم روز اولی که رفتم دبستان بخاطر اینکه حیاط خیلی شلوغ بو د زود برگشتم خونه چون فکر می کردم تا بخواد نوبت به من برسه شب شده. خب می گی چی کار می کردم بچه بودم خووووو.
اعتراف میکم سالم ترین تفریح دنیا برای من له کردن نی ساندیسه. اصن میتونی روشون همه ی حرصتو خالی کنی! عاولیههههههه ینی!
بچهااااااا 90% اوقات وقتی میخوایم بریم بیروم اول از همه اماده میشم ابر و باد و مه خورشید ی کاری میکنن نفر اخر برم بیرون شمام اینطورید ایا؟؟؟
اعتراف ميكنم اون قدري ك من وقت گذاشتم تا خرگوشم خاروندن سرم رو ياد بگيره اگه تـــــو درس و انرژي هسته اي ميذاشتم الان مدير ارشد سايت فوردو بودم!! باور كن..
اعتراف میکنم بچه که بودم هروقت به ذره سرما میخوردم ولی حال و حوصله مدرسه رو نداشتم(طبق معمول)یرمو میچسبوندم به شوفاژ تا همه فکر کنن تب دارم نزارن برم مدرسه:)))))))))))))))
اعتراف میکنم من هروق رادیو گوش میدم ب این فکر میکنم ک اگه ی موقع این گوینده ی رادیو سرماخورد احتیاج ب سرفه یا این ک دماغ شو بکشه بالا چی کار میکنه تازه اگه پخش زنده بود چی
برای اذیت کردن یه نفر در حال حرف زدن تو جمع بهش بگو : خوب این یعنی چی ؟> یا دعواش می شه یا فحش می خوری....امتحان کردم که می گما.....مردم اعصاب ندارن.والا
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻭﺿﯿﻌﯿﺖ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺎﻧﮑﯿﻢ ﻗﺸﻨﮕﻪ .... ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻣﯿﺎﺩ ﻭﺍﺳﻢ ﺍﺯ ﺑﺎﻧﮏ ﺁﺧﺮﺵ ﻫﻢ ﯾﻪ ﺧﺨﺨﺨﺨﺨﺨﺨﺦ ﻧﻮﺷﺘﻪ والا...
اعتراف ميكنم اول دبستان كه بودم از بس همه از معلم اجازه ميگرفتن برن دستشويي تو خونه قبل دستشويي رفتن از مامانم أجازه ميگرفتم:| همچين ادم با ادبيم من...^__^ چيه خوب عادت كرده بودم!!
اعتراف میکنم با 23سال سن هنوزم که هنوز هرموقع هلیکوپتر میاد رد شه میپرم تو حیاطو نگاش میکنم^-^ عایا من مریضم؟ عایا راننده هلیکوپتر منو میبیند؟ عایا قراره منم ببره؟
اعتراف میکنم اگه کارنامه ها رو بدن به اولیاء، مشت هایی که تو فینال بوکس حرفه ای تو رده سنگین وزن زده شده رو رو من امتحان میکنن....کمک....!!!
عاقا اعتراف میکنم تنها هدف منو دوستم از رفتن به ازمون گرفتن این پاکت تبلیغیای اخرشه!!!!! خو چیه مگه خعلی به کار میاد!!!!!!1
اعتراف می کنم روزو شب دارم نقشه می کشم چه جوری خود شیرین کلاسو زایه کنم و انتقاممو ازش بگیرم... :|
اعتراف مبکنم سعی و تلاش فراوان برای نگه داشتن کلید برق بین بالا و پایین یکی از بهترین سرگرمی های بچگیم بود...
آرزوهایی که به آنها نرسیده ایم ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه ادامه دارد...
آرزوهایی که به آنها نرسیده ایم قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم:d
اعتراف می کنم روز اولی که رفتم دبستان بخاطر اینکه حیاط خیلی شلوغ بو د زود برگشتم خونه چون فکر می کردم تا بخواد نوبت به من برسه شب شده. خب می گی چی کار می کردم بچه بودم خووووو.
اعتراف میکم سالم ترین تفریح دنیا برای من له کردن نی ساندیسه. اصن میتونی روشون همه ی حرصتو خالی کنی! عاولیههههههه ینی!
بچهااااااا 90% اوقات وقتی میخوایم بریم بیروم اول از همه اماده میشم ابر و باد و مه خورشید ی کاری میکنن نفر اخر برم بیرون شمام اینطورید ایا؟؟؟
اعتراف ميكنم اون قدري ك من وقت گذاشتم تا خرگوشم خاروندن سرم رو ياد بگيره اگه تـــــو درس و انرژي هسته اي ميذاشتم الان مدير ارشد سايت فوردو بودم!! باور كن..
اعتراف میکنم بچه که بودم هروقت به ذره سرما میخوردم ولی حال و حوصله مدرسه رو نداشتم(طبق معمول)یرمو میچسبوندم به شوفاژ تا همه فکر کنن تب دارم نزارن برم مدرسه:)))))))))))))))
اعتراف میکنم من هروق رادیو گوش میدم ب این فکر میکنم ک اگه ی موقع این گوینده ی رادیو سرماخورد احتیاج ب سرفه یا این ک دماغ شو بکشه بالا چی کار میکنه تازه اگه پخش زنده بود چی
برای اذیت کردن یه نفر در حال حرف زدن تو جمع بهش بگو : خوب این یعنی چی ؟> یا دعواش می شه یا فحش می خوری....امتحان کردم که می گما.....مردم اعصاب ندارن.والا
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻭﺿﯿﻌﯿﺖ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺎﻧﮑﯿﻢ ﻗﺸﻨﮕﻪ .... ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻣﯿﺎﺩ ﻭﺍﺳﻢ ﺍﺯ ﺑﺎﻧﮏ ﺁﺧﺮﺵ ﻫﻢ ﯾﻪ ﺧﺨﺨﺨﺨﺨﺨﺨﺦ ﻧﻮﺷﺘﻪ والا...
اعتراف ميكنم اول دبستان كه بودم از بس همه از معلم اجازه ميگرفتن برن دستشويي تو خونه قبل دستشويي رفتن از مامانم أجازه ميگرفتم:| همچين ادم با ادبيم من...^__^ چيه خوب عادت كرده بودم!!
اعتراف میکنم با 23سال سن هنوزم که هنوز هرموقع هلیکوپتر میاد رد شه میپرم تو حیاطو نگاش میکنم^-^ عایا من مریضم؟ عایا راننده هلیکوپتر منو میبیند؟ عایا قراره منم ببره؟
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس اعتراف میکنم