{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
اعتراف میکنم در دوران طفولیت، تو مدرسه میز و صندلی رو لیس میزدم تا مریض شم دو سه روز نرم مدرسه خخخخخخخخخخخخخخخخخ.
مـن اولیـن شکسـت عشقـیـمو زمانــــــی خوردم کـه فهمیـدم فامیـل دور زن داره:|
اعتراف می کنم اگه جریمه هر تقلب یک ساعت حبس بود من الان حبس ابد بودم
آلوچه ، توت فرنگی ، گوچه سبز . . . . . . .. . . . .. . . . چه نام های آشنایی......!....
اعتراف میکنم... بچه که بودم فکر میکردم این مورچه بزرگا سرویس مدرسه مورچه ریزان!! :)) نه اینکه تندتر هم راه میرفتن دیگه برام تبدیل به یقین شده بود ... :)))
اعتراف میکنم استرسی که تو امتحانای هنر ابتدایی داشتم تو کنکور ندارم
اعتراف میکنم یه سوال ذهن منو درگیر خودش کرده سوالم اینه چرا همیشه همه جا نوشته ابو با لیوان بخورید ولی هیچ کی گوش نمیده و با شیشه یا با دست میخورن ؟؟؟؟؟
به سلامتی همه رفیقایه با معرفتی ک اینقد معرفت دارن ک اگ ادم باهاشون رفیق باشه اصن فکر مخاطب خاص داشتن از ذهن ادم میپره
اعتراف ميكنم: انقدر واسه قبول شدن تو كنكور نذرو نياز كردم ، كه اگه قبول شم، علاوه بر خونه و ماشين، بايد كليه امم بفروشم تا نذرام كامل ادا شه!!
اعتراف میکنم این پُست ،یک پُستِ حرام است! چون دارم از وای فای همسایه استفاده میکنم:))))
اعتراف ميكنم ك بى منطق ترين دبير دوران تحصيلم دبير منطقم بود:) بدين صورت ك ميگف بريد از دفتر گچ بياريد... بعد اگ دفتر گچ نداش برا كل كلاس منفى ميذاش:( خيلى هم شيك و منطقى:/
اعتراف می کنم بچه که بودم فکر میکردم علت لقی دندونام بخاطر اینه که میکروبای توی دوندون با دریل دارن ریشه ی دندونمو میکنن!!!!چیه خو بچه بودم¡!الان میدوتم ک میکروبا با تبر میزنن!!
اعتراف ميكنم،يه بار از مدرسه ميخواستم برم تولد هم كلاسيم:))از خوش حاليم كيفمو تو مدرسه جا گذاشتم!!!
اعتراف میکنم با این که مدرسه رو دوس ندارم ولی عاشق دوستامم اصن وقتی فکرشو میکنم که امسال اخرین سالیه که باهمیم داغون میشم یاد خرابکاریای سر کلاس... هههههههههیییییییییی یادش بخیر -_-
اعتراف میکنم: همیشه از این می ترسم که نکنه: . . . . جفت من با دیگری جفت بشه... و سهم من فقط جفتک باشه! :(
اعتراف میکنم بچه که بودم فکر میکردم تلویزیون یه شهره هر کی بره اونجا مردم می بیننش ... چیه خو ؟؟؟ بچه بودم ؟!!!!
اعتراف میکنم در دوران طفولیت، تو مدرسه میز و صندلی رو لیس میزدم تا مریض شم دو سه روز نرم مدرسه خخخخخخخخخخخخخخخخخ.
مـن اولیـن شکسـت عشقـیـمو زمانــــــی خوردم کـه فهمیـدم فامیـل دور زن داره:|
اعتراف می کنم اگه جریمه هر تقلب یک ساعت حبس بود من الان حبس ابد بودم
آلوچه ، توت فرنگی ، گوچه سبز . . . . . . .. . . . .. . . . چه نام های آشنایی......!....
اعتراف میکنم... بچه که بودم فکر میکردم این مورچه بزرگا سرویس مدرسه مورچه ریزان!! :)) نه اینکه تندتر هم راه میرفتن دیگه برام تبدیل به یقین شده بود ... :)))
اعتراف میکنم استرسی که تو امتحانای هنر ابتدایی داشتم تو کنکور ندارم
اعتراف میکنم یه سوال ذهن منو درگیر خودش کرده سوالم اینه چرا همیشه همه جا نوشته ابو با لیوان بخورید ولی هیچ کی گوش نمیده و با شیشه یا با دست میخورن ؟؟؟؟؟
به سلامتی همه رفیقایه با معرفتی ک اینقد معرفت دارن ک اگ ادم باهاشون رفیق باشه اصن فکر مخاطب خاص داشتن از ذهن ادم میپره
اعتراف ميكنم: انقدر واسه قبول شدن تو كنكور نذرو نياز كردم ، كه اگه قبول شم، علاوه بر خونه و ماشين، بايد كليه امم بفروشم تا نذرام كامل ادا شه!!
اعتراف میکنم این پُست ،یک پُستِ حرام است! چون دارم از وای فای همسایه استفاده میکنم:))))
اعتراف ميكنم ك بى منطق ترين دبير دوران تحصيلم دبير منطقم بود:) بدين صورت ك ميگف بريد از دفتر گچ بياريد... بعد اگ دفتر گچ نداش برا كل كلاس منفى ميذاش:( خيلى هم شيك و منطقى:/
اعتراف می کنم بچه که بودم فکر میکردم علت لقی دندونام بخاطر اینه که میکروبای توی دوندون با دریل دارن ریشه ی دندونمو میکنن!!!!چیه خو بچه بودم¡!الان میدوتم ک میکروبا با تبر میزنن!!
اعتراف ميكنم،يه بار از مدرسه ميخواستم برم تولد هم كلاسيم:))از خوش حاليم كيفمو تو مدرسه جا گذاشتم!!!
اعتراف میکنم با این که مدرسه رو دوس ندارم ولی عاشق دوستامم اصن وقتی فکرشو میکنم که امسال اخرین سالیه که باهمیم داغون میشم یاد خرابکاریای سر کلاس... هههههههههیییییییییی یادش بخیر -_-
اعتراف میکنم: همیشه از این می ترسم که نکنه: . . . . جفت من با دیگری جفت بشه... و سهم من فقط جفتک باشه! :(
اعتراف میکنم بچه که بودم فکر میکردم تلویزیون یه شهره هر کی بره اونجا مردم می بیننش ... چیه خو ؟؟؟ بچه بودم ؟!!!!
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس اعتراف میکنم