{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
همینجا اعتراف میکنم وقتی بچه بودم زنگ خونه ی خودمون رو میزدم در میرفتم بابام در رو باز میکرد میگفت کدوم پدر سگی بود زد؟من نمیدونم به من فحش میداد یا به خودش خخخخخخخخخخخ
اعتراف میکنم بچه که بودم فکر میکردم اگه کسی بره دستشوئی روزه اش باطل میشه...
اعتراف میکنم به خیانت که در نبودنت با خیالت بوده ام!!
اعتراف میکنم دلم تنگ شده برا: من:الوووو باباییی بابام:بله بابا من:بابایییی میگماااا بابام:بستنی پاستیل لواشک اون بیسکوییت خوشمزه ها آره؟؟؟ من:واااای آره باباا جوونم عاشقتم خدافظ بابام:هه دیوونه خدافظ!
بیاین همگی اعتراف کنیم غذا خوردنمون موقعی که تنها هستیم با موقعی که توی مهمونی هستیم ،، زمین تا آسمون فرق داره
امروز میخوام اعتراف کنم که: وقتی بچه بودم فکر میکردم اگ ی آهو رو بکاریم ی آهو دیگه متولد میشه!بچه بودم 4 سال بیشتر نداشتم! الان 18 سالمه ولی بعضی وقتا خانوادم این موضوعو یاداوری میکنن و کلی میخندن! :(
اعتراف میکنم اگه جریمه ی هر تقلب کردن ۱ دقیقه حبس بود ،من الان حبس ابد بودم:-|
اعتراف میکنم بچه که بودم هروقت برف میومد فکر میکردم خدا اون بالا نشسته داره ابرها رو رنده میکنه!!!!!!!!!! ها چیه خو ؟!!!!!!! بچه بودم...
اعتراف میکنم من دو جلسه رفتم تمرین پیانو تنها چیزی یادگرفتم,قوز نکن.
اعتراف میکنم بچه که بودم فک میکردم هرچقد بیشر بشنویم گوشمون بیشتر اشغال تولید میکنه بعد سعی میکردم خیلی چیزارو نشنوم خخخخخخخ
اعتراف ميكنم بدبختي يعني اينكه بابات بهت بگه زودتر بخواب فردا صبح بايد پاشي بري نون بگيري و خوشبختي يعني مادرت بياد بگه نميخواد تو فريزر داريم!!!!
اعتراف میکنم بچه مدرسه ای که بودم فکر میکردم وقتی وضو میگیریم باید خیس خیس نمازبخونیم واگه وضو خشک بشه باطل میشه!!!!
بیاین اعتراف کنیم ما دخـــــدرا ؛ خودمونم نمیدونیم بعضی وقتا چرا قهر میکنیم ^_^
اعتراف میکنم ینی هیچی واسم سخت تر ازون لحظه ای نیست ک صب پا میشم یادم میاد باس دل و روده ی سوسکی ک دیشب کشتمو از رو دمپایی پاک کنم...کمرم خم میشه...
اعتراف میکنم وقتی کوچیک بودم یکی از بزرگترین دغدغه های فکریم این بود که چرا ابی و گوگوش قبل از ترانه خوندنشون به نام خدا نمیگن :| کلاً فاز سرود داشتم :)))
اعتراف می کنم وقتی بچه بودم فکر می کردم خارج ،دو تا شهر داره به اسم مکه و عمره . هر کی بره خارج ازش باید بپرسیم ، مکه رفته بودین ؟ اون بگه : نه عمره بوده ... موجودی بودم من ....
همینجا اعتراف میکنم وقتی بچه بودم زنگ خونه ی خودمون رو میزدم در میرفتم بابام در رو باز میکرد میگفت کدوم پدر سگی بود زد؟من نمیدونم به من فحش میداد یا به خودش خخخخخخخخخخخ
اعتراف میکنم بچه که بودم فکر میکردم اگه کسی بره دستشوئی روزه اش باطل میشه...
اعتراف میکنم به خیانت که در نبودنت با خیالت بوده ام!!
اعتراف میکنم دلم تنگ شده برا: من:الوووو باباییی بابام:بله بابا من:بابایییی میگماااا بابام:بستنی پاستیل لواشک اون بیسکوییت خوشمزه ها آره؟؟؟ من:واااای آره باباا جوونم عاشقتم خدافظ بابام:هه دیوونه خدافظ!
بیاین همگی اعتراف کنیم غذا خوردنمون موقعی که تنها هستیم با موقعی که توی مهمونی هستیم ،، زمین تا آسمون فرق داره
امروز میخوام اعتراف کنم که: وقتی بچه بودم فکر میکردم اگ ی آهو رو بکاریم ی آهو دیگه متولد میشه!بچه بودم 4 سال بیشتر نداشتم! الان 18 سالمه ولی بعضی وقتا خانوادم این موضوعو یاداوری میکنن و کلی میخندن! :(
اعتراف میکنم اگه جریمه ی هر تقلب کردن ۱ دقیقه حبس بود ،من الان حبس ابد بودم:-|
اعتراف میکنم بچه که بودم هروقت برف میومد فکر میکردم خدا اون بالا نشسته داره ابرها رو رنده میکنه!!!!!!!!!! ها چیه خو ؟!!!!!!! بچه بودم...
اعتراف میکنم من دو جلسه رفتم تمرین پیانو تنها چیزی یادگرفتم,قوز نکن.
اعتراف میکنم بچه که بودم فک میکردم هرچقد بیشر بشنویم گوشمون بیشتر اشغال تولید میکنه بعد سعی میکردم خیلی چیزارو نشنوم خخخخخخخ
اعتراف ميكنم بدبختي يعني اينكه بابات بهت بگه زودتر بخواب فردا صبح بايد پاشي بري نون بگيري و خوشبختي يعني مادرت بياد بگه نميخواد تو فريزر داريم!!!!
اعتراف میکنم بچه مدرسه ای که بودم فکر میکردم وقتی وضو میگیریم باید خیس خیس نمازبخونیم واگه وضو خشک بشه باطل میشه!!!!
بیاین اعتراف کنیم ما دخـــــدرا ؛ خودمونم نمیدونیم بعضی وقتا چرا قهر میکنیم ^_^
اعتراف میکنم ینی هیچی واسم سخت تر ازون لحظه ای نیست ک صب پا میشم یادم میاد باس دل و روده ی سوسکی ک دیشب کشتمو از رو دمپایی پاک کنم...کمرم خم میشه...
اعتراف میکنم وقتی کوچیک بودم یکی از بزرگترین دغدغه های فکریم این بود که چرا ابی و گوگوش قبل از ترانه خوندنشون به نام خدا نمیگن :| کلاً فاز سرود داشتم :)))
اعتراف می کنم وقتی بچه بودم فکر می کردم خارج ،دو تا شهر داره به اسم مکه و عمره . هر کی بره خارج ازش باید بپرسیم ، مکه رفته بودین ؟ اون بگه : نه عمره بوده ... موجودی بودم من ....
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس اعتراف میکنم