بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه

{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس اعتراف میکنم

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

بنده اعتراف میکنم که هر چند روز یه بار با یه خط های گوناگون به مخاطب خاصم مزاحم میشم. اخه نمیدونید چه حالی میده.اونم هی میگه مزاحم نشید من نامزده دارم. بلههههههههههههه ی همچین ادمی هستم من.

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

من اعتراف میکنم... وقتی اول دبستان بودم از بس بهمون گفته بودن دوربین مخفی تو خونتون داریم به کانال کولر خیلی مشکوک بودم خیلی مودبانه از کنارش رد می‌شدم! بچه بودم خوب!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف ميكنم تا دو سال بعد اينكه فهميدم انريكه كيه بهش مى گفتم هنريكه.توجه داشته باشيد: هنريكه. اميدي به خوب شدنم هست؟

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

نزديک مدرسه ما يه پل عابر پياده زدن که پله برقى داشت،اعتراف ميکنم از فرداش شوق ما براي رفتن به مدرسه 2برابرشد...

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

علامت اختصاصی آمپاس : ◕ ‿ ◕ اعتراف میکنم کوچیک که بودم فکر میکردم هر دختری شوهرشی که دلش خواست رو از فروشگاه میخره ... این طوری نگاه نکنید بچه بودم :(

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم چند سال پیش با خانواده داشطیم اظ شهر میرفتیم بیرون من جلو نشسته بودم مامانم گفت کمربندتو بستی یه نگاهی به شلوارم کردم گفتم آره یه دل سیر بهم خندید گفت منزورم کمربند ایمنی.

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

میخوام اعتراف کنم بچه بودم فکر میکردم اونایی که خیلی سفیدن زیاد شیر میخورن اونایی هم که خیلی سبزه ان زیاد نوشابه سیاه میخورن. چیه خب ؟؟؟خودت خنگی.

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم با اینکه به گفته اطرافیان نه کم شنوام و نه ناشنوا ولی همه ی قسمت های ویلای منو با زیر نویس(اونم فارسی)نگاه میکنم شمام مث منین آیاااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف می کنم این یک سالی که کنکور داشتم هر شب 4jokمی رفتم رتبم خیلی خوب نشد:( مهم نی با همین رتبه ام یه جای ایران دکتر میشم

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم تا همین چند سال پیش فکر میکردم تو دستگاه خود پرداز یکی ‍پول میشماره تا این که چند روز پیش که گودزیلامون (گودظیلا.گودذیلا.گودضیلا.سوادم تو حلقتون)بهم گفت دستگاه پول شمار توشه!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم بعد از این همه سال هنوز شبهای قدر رو قدر ندونستم

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

عتراف میکنم استادمون حين درس دادن زل ميزنه تو چشماي من و من در حالي که هيچي نفهميدم سرمو به نشونه ي تاييد تکون ميدم

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم خیال میکردم فرشته ها ثواب آدما رو اینطوری حساب میکنن: ثواب-ثواب-ثواب-ثواب... لایک:خوب میشی..

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اولین پستمه بلایکید اعتراف میکنم بچه که بودم یه روز با دوچرخه رفتم نون بگیرم،نون رو که گرفتم پیاده برگشتم خونه،فردا صبحش یادم افتاد و دیگه هیچوقت دوچرخمو ندیدم!!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف می کنم بچه که بودم مامانم جرات نمی کرد با من سوار تاکسی بشه چون می دونست اگر راننده آهنگ بذاره من شروع می کنم به رقصیدن. اون هم چه جور! *__*

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم دیشب سردم شد ناخود آگاه رفتم کولر رو خاموش کردم... فک کنم دارم بابا میشم !!!

{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس اعتراف میکنم

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

بنده اعتراف میکنم که هر چند روز یه بار با یه خط های گوناگون به مخاطب خاصم مزاحم میشم. اخه نمیدونید چه حالی میده.اونم هی میگه مزاحم نشید من نامزده دارم. بلههههههههههههه ی همچین ادمی هستم من.

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

من اعتراف میکنم... وقتی اول دبستان بودم از بس بهمون گفته بودن دوربین مخفی تو خونتون داریم به کانال کولر خیلی مشکوک بودم خیلی مودبانه از کنارش رد می‌شدم! بچه بودم خوب!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف ميكنم تا دو سال بعد اينكه فهميدم انريكه كيه بهش مى گفتم هنريكه.توجه داشته باشيد: هنريكه. اميدي به خوب شدنم هست؟

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

نزديک مدرسه ما يه پل عابر پياده زدن که پله برقى داشت،اعتراف ميکنم از فرداش شوق ما براي رفتن به مدرسه 2برابرشد...

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

علامت اختصاصی آمپاس : ◕ ‿ ◕ اعتراف میکنم کوچیک که بودم فکر میکردم هر دختری شوهرشی که دلش خواست رو از فروشگاه میخره ... این طوری نگاه نکنید بچه بودم :(

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم چند سال پیش با خانواده داشطیم اظ شهر میرفتیم بیرون من جلو نشسته بودم مامانم گفت کمربندتو بستی یه نگاهی به شلوارم کردم گفتم آره یه دل سیر بهم خندید گفت منزورم کمربند ایمنی.

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

میخوام اعتراف کنم بچه بودم فکر میکردم اونایی که خیلی سفیدن زیاد شیر میخورن اونایی هم که خیلی سبزه ان زیاد نوشابه سیاه میخورن. چیه خب ؟؟؟خودت خنگی.

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم با اینکه به گفته اطرافیان نه کم شنوام و نه ناشنوا ولی همه ی قسمت های ویلای منو با زیر نویس(اونم فارسی)نگاه میکنم شمام مث منین آیاااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف می کنم این یک سالی که کنکور داشتم هر شب 4jokمی رفتم رتبم خیلی خوب نشد:( مهم نی با همین رتبه ام یه جای ایران دکتر میشم

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم تا همین چند سال پیش فکر میکردم تو دستگاه خود پرداز یکی ‍پول میشماره تا این که چند روز پیش که گودزیلامون (گودظیلا.گودذیلا.گودضیلا.سوادم تو حلقتون)بهم گفت دستگاه پول شمار توشه!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم بعد از این همه سال هنوز شبهای قدر رو قدر ندونستم

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

عتراف میکنم استادمون حين درس دادن زل ميزنه تو چشماي من و من در حالي که هيچي نفهميدم سرمو به نشونه ي تاييد تکون ميدم

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم خیال میکردم فرشته ها ثواب آدما رو اینطوری حساب میکنن: ثواب-ثواب-ثواب-ثواب... لایک:خوب میشی..

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اولین پستمه بلایکید اعتراف میکنم بچه که بودم یه روز با دوچرخه رفتم نون بگیرم،نون رو که گرفتم پیاده برگشتم خونه،فردا صبحش یادم افتاد و دیگه هیچوقت دوچرخمو ندیدم!!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف می کنم بچه که بودم مامانم جرات نمی کرد با من سوار تاکسی بشه چون می دونست اگر راننده آهنگ بذاره من شروع می کنم به رقصیدن. اون هم چه جور! *__*

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم دیشب سردم شد ناخود آگاه رفتم کولر رو خاموش کردم... فک کنم دارم بابا میشم !!!