بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه

{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس اعتراف میکنم

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

بیاین اعتراف کنیم وقتی بچه بودیم حد اقل یک بار سعی کردیم ۵تا انگشتمونو روی ۵تا از کلیدای کیبرد کامپیوتر باهم نگه داریم.....

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم ی بار دبستانی که بودم همسایمون اومد دم در زنگ زد منم بدو بدو با عجله رفتم درو باز کردم انقد هول شده بودم به جای سلام همین که درو باز کردم گفتم :الو؟...

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم 10سال پیش اون بوته خار گنده ی تزئینی که وسط پذیرایی آتیش زدم آزمایش علوممون نبود! :-| بخدا هیچ دانشمندی راضی به سوختن خونه ی مردم نیس !

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم که من هر موقع میرم استخر دستمو تا مچ میبرم میکنم تو اون لوله ای که آب با فشار وارد استخر میشه همچین اینکارو با ذوق عین اسکولا انجام میدم که حس پطروس بودن بهم دست میده

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم بچه که بودم وقتی از مهمونی برمیگشتیم خونه خودمو میزدم به خواب تا بابام کولم کنه و بذارم تو رختخواب

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم وقتی میام چهار جک تمام صفحاتو OFF LINE میخونم که وقتی خواستم لایک کنم به طرف مقابل امتیاز نرسه! حالا لایک کن

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم اوایل که بچه تربودم و میومدم نت تو بعضی سایتا مینوشتن روی دکمه+1کلیک کنید تا این سایت محبوب شود فکرمیکردم این دکمه رو کیبرده و2ساعت دنبالش میگشتم!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف ميكنم بچه كه بودم هر وقت مهمون ميومد كفش پاشنه بلنداي مهمونا را ميپوشيدم و راه ميرفتم تا تق تق كنه! خوب چي كار كنم يكي از فانتزيام كفش پاشنه بلند بود!!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف ميكنم وقتي بچه بودم يه سه چرخه داشتم كه هر وقت سوارش ميشدم احساس ميكردم ماشينه و ژسِ مسافر كش ها را ميگرفتم و بازي ميكردم!:)

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم تو ختم شوهر عمم بجای این که بگم غم اخرتون باشه گفتم ایشا.. اخر عمرتون باشه

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم هیچوقت تو زندگیم به اندازه ی دیروز که بچه های 4jokتو کلوب پیدا کردم خوجـــحال نشده بودم :)

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم غروری که وقتی گوشی1100م تو خیابون از دستم میوفته و منم میشینم تیکه هاشو جمع میکنمو تو 5 ثانیه سرهمش میکنم اگه ایفون5 هم دستم بود نداشتم.

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف می کنم هر چی جک قشنگ تو4jokبود رو کپی کردم به نام خودم واسه همه فرستادم و حتی لایکم نکردم ولی بخدا از این به بعد می خوام عوض شم

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف ميكنم تو بچگي دو تا كار رو خيلي انجام دادم و حالا عذاب وجدان شديدي دارم ؛ ١- زنگ زدن و نشستن زير اف اف ( ايفون ) همسايه و ٢- ريختن چسب يك دو سه يا رازي در جاي كليد همسايه ي عينكيمون ! 

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف ميكنم بزرگترين ترس بچگيم اين بود كه إز روي اين پل هايى كه سوراخ سوراخنو روى جوبا تو خيابون ميزنن رد شم!!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم ینی اگه روزی بفهمم کسی دوسم داشته و بهم نگفته آنچنان میزنمش که بره سینه قبرستون خب کصافط من اینجا دارم تو تنهایی میمیرم بعد تو نمیای بگی؟:|

{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس اعتراف میکنم

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

بیاین اعتراف کنیم وقتی بچه بودیم حد اقل یک بار سعی کردیم ۵تا انگشتمونو روی ۵تا از کلیدای کیبرد کامپیوتر باهم نگه داریم.....

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم ی بار دبستانی که بودم همسایمون اومد دم در زنگ زد منم بدو بدو با عجله رفتم درو باز کردم انقد هول شده بودم به جای سلام همین که درو باز کردم گفتم :الو؟...

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم 10سال پیش اون بوته خار گنده ی تزئینی که وسط پذیرایی آتیش زدم آزمایش علوممون نبود! :-| بخدا هیچ دانشمندی راضی به سوختن خونه ی مردم نیس !

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم که من هر موقع میرم استخر دستمو تا مچ میبرم میکنم تو اون لوله ای که آب با فشار وارد استخر میشه همچین اینکارو با ذوق عین اسکولا انجام میدم که حس پطروس بودن بهم دست میده

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم بچه که بودم وقتی از مهمونی برمیگشتیم خونه خودمو میزدم به خواب تا بابام کولم کنه و بذارم تو رختخواب

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم وقتی میام چهار جک تمام صفحاتو OFF LINE میخونم که وقتی خواستم لایک کنم به طرف مقابل امتیاز نرسه! حالا لایک کن

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم اوایل که بچه تربودم و میومدم نت تو بعضی سایتا مینوشتن روی دکمه+1کلیک کنید تا این سایت محبوب شود فکرمیکردم این دکمه رو کیبرده و2ساعت دنبالش میگشتم!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف ميكنم بچه كه بودم هر وقت مهمون ميومد كفش پاشنه بلنداي مهمونا را ميپوشيدم و راه ميرفتم تا تق تق كنه! خوب چي كار كنم يكي از فانتزيام كفش پاشنه بلند بود!!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف ميكنم وقتي بچه بودم يه سه چرخه داشتم كه هر وقت سوارش ميشدم احساس ميكردم ماشينه و ژسِ مسافر كش ها را ميگرفتم و بازي ميكردم!:)

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم تو ختم شوهر عمم بجای این که بگم غم اخرتون باشه گفتم ایشا.. اخر عمرتون باشه

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم هیچوقت تو زندگیم به اندازه ی دیروز که بچه های 4jokتو کلوب پیدا کردم خوجـــحال نشده بودم :)

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم غروری که وقتی گوشی1100م تو خیابون از دستم میوفته و منم میشینم تیکه هاشو جمع میکنمو تو 5 ثانیه سرهمش میکنم اگه ایفون5 هم دستم بود نداشتم.

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف می کنم هر چی جک قشنگ تو4jokبود رو کپی کردم به نام خودم واسه همه فرستادم و حتی لایکم نکردم ولی بخدا از این به بعد می خوام عوض شم

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف ميكنم تو بچگي دو تا كار رو خيلي انجام دادم و حالا عذاب وجدان شديدي دارم ؛ ١- زنگ زدن و نشستن زير اف اف ( ايفون ) همسايه و ٢- ريختن چسب يك دو سه يا رازي در جاي كليد همسايه ي عينكيمون ! 

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف ميكنم بزرگترين ترس بچگيم اين بود كه إز روي اين پل هايى كه سوراخ سوراخنو روى جوبا تو خيابون ميزنن رد شم!!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اعتراف میکنم ینی اگه روزی بفهمم کسی دوسم داشته و بهم نگفته آنچنان میزنمش که بره سینه قبرستون خب کصافط من اینجا دارم تو تنهایی میمیرم بعد تو نمیای بگی؟:|