{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
اعتراف میکنم تا 8سالگی فرق عمه و دایی رو نمیدونسم به عموم میگفتم خاله به شوهر خالم میگفتم زنعمو.شوهر عمه نداشتم وگرنه شرط میبندم بهش میگفتم مامان !
اعتراف میکنم،،یه روز تو کلاس شیمی تخته پاک کن رو گذاشتم بالای تخته ،بیچاره معلم چون قدش کوتاه بود تا آخر کلاس تخته رو با دستش پاک کرد .البته نمیدونم چرا آخر ترم افتادم....
یکی از لذت بخش ترین کارایی که میکنم اینه که از گوشیه بابام که یه خط دائم هس برای خودم که خطم اعتباری همراه هس شارژ میفرستم ...... اینقد حال میده بله من ی همچین آدم بدجنسی هسم البته بابام میدونه هاااا
اعتراف میکنم تو نصب بازی یا نرم افزار همش موس رو میگیرم جولویه اون نوار سبزه تا به اون برسه بعد که یکم میره جلو خر کیف میشم میگم ایول بودو بودو برس به اون سبزه دیگه چیزی نمونده !!
اعتراف میکنم یه ساله لیسانس گرفتم قاب کردم زدم رو دیوار اتاقم باز ازم میپرسن کلاس چندمی عمو؟؟؟؟!!!
اعتراف می کنم بچه که بودم عاشق این بودم که هر اسباب بازی به دستم میرسید رو بعد 5 دقیقه میشکستم مریض نبوم فقط کنجکاو بودم :))))
اعتراف ميكنم تا همين 2 سال پيش از دسشويي ايراني ميترسيدم. چون فكر ميكردم ميوفتم توش !!!
اعتراف میکنم بچه بودم بعضی وقتا ب عروسکام انقد زُل میزدم تا مچشونو حین تکون خوردن بگیرم ! خخخخ ی همچیم آدم خجسته و شیرین العقلی بودم من :D
اعتراف ميکنم يکى ديگه از قوانين مورفى اينه که اگر تو خونه غذا املت باشه همسايه بغلى جوجه کباب دارن :)))))
اعتراف میکنم من هر وقت خواب میدیم رفتم دریا شنا صبح که از خواب بیدار میشدم زیر پام دریا که سهله اقیانوس اطلاس سبز میشد نمیدونم چرا شما چی فکر میکنین شما میتونی نظر خود را به این شماره 2266 اس کنین !
اعتراف مى كنم اينجورى كه من با كنترل حركت انجام ميدم ... لوك خوش شانس با تفنگش نكرده . . . من تو خونه دارم تلف ميشم به خدا … D: منو بايد ببرن باسه آموزش نيرو هاى مصلح :))))))))))
فکر نکنم به اعتراف نياز داشته باشم چون هر چى ميشد مينداختن گردن من چه اعتراف مى کرديم چه نمى کرديم تقصير من بود!!!
اعتراف می کنم بچه بودم دغدغم این بود که خواب فامیلامونو می بینم من چجوری برم تو خوابشون لایک:از بچگی باهوش بودیا لایک:دغدغه ما هم بود
اعتراف میکنم اونقدری که من توی دنیای مجازی ملت رو گذاشتم سر کار،@ جواد افشار با ساختن فیلم مادرانه مردمو نذاشت سرکار ::::دی کصافط هم خودتونید :
اعتراف میکنم اولین باری بود میرفتم آزمایشگاه قسم هرچی امامو دادم ازم خون نگیرن آخرشم ازم گرفتن اصلا درد نداشت خیت شدم آره.
اعتراف کنیم همهمون که بچه بودیم با شماهام دختر خانوما موقع خاله بازی با دوستامون سره اینکه کی مامان بشه دعوا میکردیم,بعد به هم دیگه میگفتیم نوبت نوبتی مامان میشیم.
اعتراف میکنم تا 8سالگی فرق عمه و دایی رو نمیدونسم به عموم میگفتم خاله به شوهر خالم میگفتم زنعمو.شوهر عمه نداشتم وگرنه شرط میبندم بهش میگفتم مامان !
اعتراف میکنم،،یه روز تو کلاس شیمی تخته پاک کن رو گذاشتم بالای تخته ،بیچاره معلم چون قدش کوتاه بود تا آخر کلاس تخته رو با دستش پاک کرد .البته نمیدونم چرا آخر ترم افتادم....
یکی از لذت بخش ترین کارایی که میکنم اینه که از گوشیه بابام که یه خط دائم هس برای خودم که خطم اعتباری همراه هس شارژ میفرستم ...... اینقد حال میده بله من ی همچین آدم بدجنسی هسم البته بابام میدونه هاااا
اعتراف میکنم تو نصب بازی یا نرم افزار همش موس رو میگیرم جولویه اون نوار سبزه تا به اون برسه بعد که یکم میره جلو خر کیف میشم میگم ایول بودو بودو برس به اون سبزه دیگه چیزی نمونده !!
اعتراف میکنم یه ساله لیسانس گرفتم قاب کردم زدم رو دیوار اتاقم باز ازم میپرسن کلاس چندمی عمو؟؟؟؟!!!
اعتراف می کنم بچه که بودم عاشق این بودم که هر اسباب بازی به دستم میرسید رو بعد 5 دقیقه میشکستم مریض نبوم فقط کنجکاو بودم :))))
اعتراف ميكنم تا همين 2 سال پيش از دسشويي ايراني ميترسيدم. چون فكر ميكردم ميوفتم توش !!!
اعتراف میکنم بچه بودم بعضی وقتا ب عروسکام انقد زُل میزدم تا مچشونو حین تکون خوردن بگیرم ! خخخخ ی همچیم آدم خجسته و شیرین العقلی بودم من :D
اعتراف ميکنم يکى ديگه از قوانين مورفى اينه که اگر تو خونه غذا املت باشه همسايه بغلى جوجه کباب دارن :)))))
اعتراف میکنم من هر وقت خواب میدیم رفتم دریا شنا صبح که از خواب بیدار میشدم زیر پام دریا که سهله اقیانوس اطلاس سبز میشد نمیدونم چرا شما چی فکر میکنین شما میتونی نظر خود را به این شماره 2266 اس کنین !
اعتراف مى كنم اينجورى كه من با كنترل حركت انجام ميدم ... لوك خوش شانس با تفنگش نكرده . . . من تو خونه دارم تلف ميشم به خدا … D: منو بايد ببرن باسه آموزش نيرو هاى مصلح :))))))))))
فکر نکنم به اعتراف نياز داشته باشم چون هر چى ميشد مينداختن گردن من چه اعتراف مى کرديم چه نمى کرديم تقصير من بود!!!
اعتراف می کنم بچه بودم دغدغم این بود که خواب فامیلامونو می بینم من چجوری برم تو خوابشون لایک:از بچگی باهوش بودیا لایک:دغدغه ما هم بود
اعتراف میکنم اونقدری که من توی دنیای مجازی ملت رو گذاشتم سر کار،@ جواد افشار با ساختن فیلم مادرانه مردمو نذاشت سرکار ::::دی کصافط هم خودتونید :
اعتراف میکنم اولین باری بود میرفتم آزمایشگاه قسم هرچی امامو دادم ازم خون نگیرن آخرشم ازم گرفتن اصلا درد نداشت خیت شدم آره.
اعتراف کنیم همهمون که بچه بودیم با شماهام دختر خانوما موقع خاله بازی با دوستامون سره اینکه کی مامان بشه دعوا میکردیم,بعد به هم دیگه میگفتیم نوبت نوبتی مامان میشیم.
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس اعتراف میکنم