{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
به علت گرانی ، بانک مرکزی به مناسبت روز زن کارتهای آفرین ، صدآفرین ، هزارو سیصد آفرین ، همسر خوب ونازنین چاپ کرد
غیرت این نیست وقتی یکی به خانومت نگاه کرد , دعوا راه بندازی غیرت اینه براش یه ماشین شاسی بلند بخری که کسی قدش نرسه بهش نگاه کنه
با بال و پرت نگو که ماندن ننگ است فریاد نزن که آسمان خوشرنگ است برگرد پرنده، دل به پرواز نبند…! اینجا دل یک قفس برایت تنگ است
برگرد.! من براى برگشتن تو با خداهم شرط بسته ام
برگرد… یادت راجاگذاشتی… نمیتوانم عمری به این امیدباشم که برای بردنش برمیگردی
درعمق دریا یک قطره پیدا نیست؛ پایان عشقِ ما؛ پایان دنیا نیست
کاش میدانستی برای داشتنت دلی را به دریا زدم که از آب واهمه داشت
دلتنگی یعنی . . . روبروی دریا ایستاده باشی و خاطرات یک خیابان خفه ات کند
سرنوشتم مثل قلیون شد.تاطعم داشتم بامن بودن ازطعم که افتادمگفتند سوخت بریم
وصیت میکنم وقتی ب رحمت خدا پیوستم و مردم به جا چلو کباب ب ملت یه قلیون دوسیب بدن مردم جیگرشون حال بیاد لااقل چندتا فاتحه از ته اون جیگر حال اومدشون برام بخونن
یکی از فانتزیام اینه که برم قهوه خونه بعد یارو بپرسه دادا قلیون میکشی ؟ بعد من با یه لبخند تلخ بگم : داداش قلیون واسه سوسولاس ! ما یه عمره از زمونه میکشیم ! بعد توی دود قلیونای قهوه خونه محو بشم
اتوبوس سوار شدم داشتم تابلوهای مغازه ها رو میخوندم! رسیدم ب این تابلو : ایستگاه دوپینگ ! کنجکاو شدم یکم پایین ترشو نگا کردم دیدم نوشته قلیون موجود است
رفیق خوب اونیه که : زمین از سنگینی معرفت و مرامش شکایت داره
مدام دلت را میشکنند… سکوت میکنی… هیچی نمیگویی… حتی اخم هم نمیکنی… دلت را برمیداری و آروم میری… بعدها صدایت میکنند بی معرفت
گفتمش نقاش را نقشى بکش از معرفت با قلم نقش تورا باوسعت دریا کشید
درکناری از خانه ی ما اتاقسیت سرد و آبی! تخت و گیتار کهنه ی من، عکس یک زن به دیواری! زنی زیبا روی و خندان، یار من بود او دورانی! حالا من ماندم و من، گیتار و سیگار و تنهایی
به علت گرانی ، بانک مرکزی به مناسبت روز زن کارتهای آفرین ، صدآفرین ، هزارو سیصد آفرین ، همسر خوب ونازنین چاپ کرد
غیرت این نیست وقتی یکی به خانومت نگاه کرد , دعوا راه بندازی غیرت اینه براش یه ماشین شاسی بلند بخری که کسی قدش نرسه بهش نگاه کنه
با بال و پرت نگو که ماندن ننگ است فریاد نزن که آسمان خوشرنگ است برگرد پرنده، دل به پرواز نبند…! اینجا دل یک قفس برایت تنگ است
برگرد.! من براى برگشتن تو با خداهم شرط بسته ام
برگرد… یادت راجاگذاشتی… نمیتوانم عمری به این امیدباشم که برای بردنش برمیگردی
درعمق دریا یک قطره پیدا نیست؛ پایان عشقِ ما؛ پایان دنیا نیست
کاش میدانستی برای داشتنت دلی را به دریا زدم که از آب واهمه داشت
دلتنگی یعنی . . . روبروی دریا ایستاده باشی و خاطرات یک خیابان خفه ات کند
سرنوشتم مثل قلیون شد.تاطعم داشتم بامن بودن ازطعم که افتادمگفتند سوخت بریم
وصیت میکنم وقتی ب رحمت خدا پیوستم و مردم به جا چلو کباب ب ملت یه قلیون دوسیب بدن مردم جیگرشون حال بیاد لااقل چندتا فاتحه از ته اون جیگر حال اومدشون برام بخونن
یکی از فانتزیام اینه که برم قهوه خونه بعد یارو بپرسه دادا قلیون میکشی ؟ بعد من با یه لبخند تلخ بگم : داداش قلیون واسه سوسولاس ! ما یه عمره از زمونه میکشیم ! بعد توی دود قلیونای قهوه خونه محو بشم
اتوبوس سوار شدم داشتم تابلوهای مغازه ها رو میخوندم! رسیدم ب این تابلو : ایستگاه دوپینگ ! کنجکاو شدم یکم پایین ترشو نگا کردم دیدم نوشته قلیون موجود است
رفیق خوب اونیه که : زمین از سنگینی معرفت و مرامش شکایت داره
مدام دلت را میشکنند… سکوت میکنی… هیچی نمیگویی… حتی اخم هم نمیکنی… دلت را برمیداری و آروم میری… بعدها صدایت میکنند بی معرفت
گفتمش نقاش را نقشى بکش از معرفت با قلم نقش تورا باوسعت دریا کشید
درکناری از خانه ی ما اتاقسیت سرد و آبی! تخت و گیتار کهنه ی من، عکس یک زن به دیواری! زنی زیبا روی و خندان، یار من بود او دورانی! حالا من ماندم و من، گیتار و سیگار و تنهایی
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس مخلوط