{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
کسی چه می داند؟شاید روزی بیاید که حال من هم خوب شود هوا خوب شود عشق خوب شود و تو خوب من شوی
در هر رابطه ای چنان باش که اگر تمام شد با افتخار بگویی :از دستم داد
شب است و در به در کوچه های پر در دم فقیر و خسته بدنبال دوست میگردم اسیر ظلمتم رفیق کجا ماندی؟؟ به اعتبار توست که فانوس نیاوردم
نمیبخشمت قبول کن هیچ کس جانش را ب این راحتی نمی بخشد
خنده ام میگیرد وقتی پس از مدت ها بی خبری بی آنکه سراغی از این دل آواره بگیری میگویی :دلم برایت تنگ است یا مرا به بازی گرفته ای یا معنی واژه هایت را خوب نمیدانی دلتنگی ارزانی خودت
می گفت همیشه بخند تا من هم شاد باشم بعد از آن که رفت مدام نگرانم مبادا غصه ای بر قلبش بنشیند دلتنگش می شوم اما کاش می شد بگویمش چقدر دلتنگم
دلتنگی یعنی کنار کسی که دوستش داری باشی اما بدونی که رفتنیه
برای خودم مینویسم برای دلتنگی هام برای دغدغه های خودم برای دلی که دلتنگم نیست برای دستی که نوازشگر دست هایم نیست برای خودم مینویسم بمیرم برای خودم که انقدر تنهاست
دلم برای خودم همونی که قبلا بودم تنگ شده همونی که هنوز قلبش نشکسته بود
تو چه میفهمی از روزگارم؟ از دلتنگیم؟ گاهی به خدا التماس میکنم خوابت را ببینم میفهمی فقط خوابت را؟
دلتنگی مثل کوفتگی تصادفه اولش بدنت گرمه حالیت نیست ولی یه دفعه دردش شروع میشه و تازه می فهمی چی به سرت اومده
ﻓﺼﻞ ﻋﻮﺽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺟﺎﯼ ﺁﻟﻮ ﺭﺍ ﺧﺮﻣﺎﻟﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ﺟﺎﯼ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺭﺍ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ
دلم تنگه برای گریه کردن کجاست مادر کجاست گهواره ی من
ﺩﻭﺭﯼ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺩﻟﻬﺎﺳﺖ ﯾﺎ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ ﯾﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ
یادته میگفتی مال بد پیش صاحبشه؟ حالا کو؟ دلت این حرفارو یادشه؟؟؟؟ یادته میگفتی تا تو باشی منم کنارتم؟ حالا من هستم کنار تو کیه عزیزم؟
گاهى مجبوری یه پارچه مشکى بزنى رو دلت وبنویسى کسى نمرده فقط دلم گرفته
کسی چه می داند؟شاید روزی بیاید که حال من هم خوب شود هوا خوب شود عشق خوب شود و تو خوب من شوی
در هر رابطه ای چنان باش که اگر تمام شد با افتخار بگویی :از دستم داد
شب است و در به در کوچه های پر در دم فقیر و خسته بدنبال دوست میگردم اسیر ظلمتم رفیق کجا ماندی؟؟ به اعتبار توست که فانوس نیاوردم
نمیبخشمت قبول کن هیچ کس جانش را ب این راحتی نمی بخشد
خنده ام میگیرد وقتی پس از مدت ها بی خبری بی آنکه سراغی از این دل آواره بگیری میگویی :دلم برایت تنگ است یا مرا به بازی گرفته ای یا معنی واژه هایت را خوب نمیدانی دلتنگی ارزانی خودت
می گفت همیشه بخند تا من هم شاد باشم بعد از آن که رفت مدام نگرانم مبادا غصه ای بر قلبش بنشیند دلتنگش می شوم اما کاش می شد بگویمش چقدر دلتنگم
دلتنگی یعنی کنار کسی که دوستش داری باشی اما بدونی که رفتنیه
برای خودم مینویسم برای دلتنگی هام برای دغدغه های خودم برای دلی که دلتنگم نیست برای دستی که نوازشگر دست هایم نیست برای خودم مینویسم بمیرم برای خودم که انقدر تنهاست
دلم برای خودم همونی که قبلا بودم تنگ شده همونی که هنوز قلبش نشکسته بود
تو چه میفهمی از روزگارم؟ از دلتنگیم؟ گاهی به خدا التماس میکنم خوابت را ببینم میفهمی فقط خوابت را؟
دلتنگی مثل کوفتگی تصادفه اولش بدنت گرمه حالیت نیست ولی یه دفعه دردش شروع میشه و تازه می فهمی چی به سرت اومده
ﻓﺼﻞ ﻋﻮﺽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺟﺎﯼ ﺁﻟﻮ ﺭﺍ ﺧﺮﻣﺎﻟﻮ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ﺟﺎﯼ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﺭﺍ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ
دلم تنگه برای گریه کردن کجاست مادر کجاست گهواره ی من
ﺩﻭﺭﯼ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺩﻟﻬﺎﺳﺖ ﯾﺎ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ ﯾﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ
یادته میگفتی مال بد پیش صاحبشه؟ حالا کو؟ دلت این حرفارو یادشه؟؟؟؟ یادته میگفتی تا تو باشی منم کنارتم؟ حالا من هستم کنار تو کیه عزیزم؟
گاهى مجبوری یه پارچه مشکى بزنى رو دلت وبنویسى کسى نمرده فقط دلم گرفته
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس مخلوط