{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
قاطر را گفتند : پدرت كيست ؟ گفت : اسب آقادائيمه !
عروس كه مادر شوهر نداره اهل محل مادر شوهرشند !
نوشدارو بعد از مرگ سهراب !
من نميگويم سمندر باش يا پروانه باش --- چون بفكر سوختن افتاده اي مردانه باش . [[ مرتضي قليخان شاملو]]
خر ناخنكي صاحب سليقه ميشود !
خربزه ميخواهي يا هندوانه : هر دو دانه !
پيرزنه دستش به درخت گوجه نميرسيد، مي گفت : ترشي بمن نميسازه !
اینجا زمین است اثری از وجدان نیست این ترازو گر ترازوی خداست این کژی و نادرستی از کجاست
روزگار ما رو ببین رفیق مرغمون تخم نمیکنه ولی گاومون هر روز می زاد
یکی میگه: تف به دنیا یکی ام دنیا رو عشقه واسه اینهمه تبعیض نگرونم واسه هر قطره ی اشکی که رو گونه ی یتیمه واسه آینده ی دنیا نگرونم
عشق شروعی خوش دارد و پایانی غم انگیز با اولین نگاه شروع میشود اما پایانش هنگامیست که عشق به اوج میرسد
ﻛﺎﺵ ﭼﻮﻥ ﭘﺎﻳﻴﺰ ﺑﻮﺩﻡ ﻛﺎﺵ ﭼﻮﻥ ﭘﺎﻳﻴﺰ ..ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻭ ﻣﻼﻝ ﺍنگیز ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺮﮔﻬﺎﻯ آﺭﺯﻭﻫﺎﻳﻢ ..ﻳﻜﺎﻳﻚ ﺯﺭﺩ ﻣﻴﺸﺪ آﺳﻤﺎﻥ ﺳﻴﻨﻪ ﺍﻡ .. ﭘﺮ ﺩﺭﺩ ﻣﻴﺸﺪ ﺍﺷﻜﻬﺎﻳﻢ .. ﻫﻤﭽﻮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﻣﻨﻢ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﻣﻴﺰﺩ ﻭ ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﻳﻴﺰ ﺑﻮﺩﻡ
اینجا زمین است به زمینت می کوبند سر پول عشقت را می فروشند به خیانت می گویند تفکر اروپایی اگر عاشق باشی فکر می کنند احمقی
من مانند هم سن و سالهای خویش نیستم که هر روز یک آرزویی دارند برای آینده من تنها یک آرزو دارم و آن این است که : شبی بخوابم و دیگر بیدار نشوم تا نشنوم تا نبینم تا نشکنم
ﻣﯽﺩﺍﻧﯿﺪ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﮐﺎﻣﻞ ﻧﻮﺷﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺩﺍﻣﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﺳﯿﺮ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩ
درد من نیستکه این درد پریشانی هاست این جنون عادت هر روزه ی تهرانی هاست پشت من پهنه ی زخم استولی شهر هنوز اولین دغدغه اش پینه ی پیشانی هاست
قاطر را گفتند : پدرت كيست ؟ گفت : اسب آقادائيمه !
عروس كه مادر شوهر نداره اهل محل مادر شوهرشند !
نوشدارو بعد از مرگ سهراب !
من نميگويم سمندر باش يا پروانه باش --- چون بفكر سوختن افتاده اي مردانه باش . [[ مرتضي قليخان شاملو]]
خر ناخنكي صاحب سليقه ميشود !
خربزه ميخواهي يا هندوانه : هر دو دانه !
پيرزنه دستش به درخت گوجه نميرسيد، مي گفت : ترشي بمن نميسازه !
اینجا زمین است اثری از وجدان نیست این ترازو گر ترازوی خداست این کژی و نادرستی از کجاست
روزگار ما رو ببین رفیق مرغمون تخم نمیکنه ولی گاومون هر روز می زاد
یکی میگه: تف به دنیا یکی ام دنیا رو عشقه واسه اینهمه تبعیض نگرونم واسه هر قطره ی اشکی که رو گونه ی یتیمه واسه آینده ی دنیا نگرونم
عشق شروعی خوش دارد و پایانی غم انگیز با اولین نگاه شروع میشود اما پایانش هنگامیست که عشق به اوج میرسد
ﻛﺎﺵ ﭼﻮﻥ ﭘﺎﻳﻴﺰ ﺑﻮﺩﻡ ﻛﺎﺵ ﭼﻮﻥ ﭘﺎﻳﻴﺰ ..ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻭ ﻣﻼﻝ ﺍنگیز ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺮﮔﻬﺎﻯ آﺭﺯﻭﻫﺎﻳﻢ ..ﻳﻜﺎﻳﻚ ﺯﺭﺩ ﻣﻴﺸﺪ آﺳﻤﺎﻥ ﺳﻴﻨﻪ ﺍﻡ .. ﭘﺮ ﺩﺭﺩ ﻣﻴﺸﺪ ﺍﺷﻜﻬﺎﻳﻢ .. ﻫﻤﭽﻮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﻣﻨﻢ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ ﻣﻴﺰﺩ ﻭ ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﻳﻴﺰ ﺑﻮﺩﻡ
اینجا زمین است به زمینت می کوبند سر پول عشقت را می فروشند به خیانت می گویند تفکر اروپایی اگر عاشق باشی فکر می کنند احمقی
من مانند هم سن و سالهای خویش نیستم که هر روز یک آرزویی دارند برای آینده من تنها یک آرزو دارم و آن این است که : شبی بخوابم و دیگر بیدار نشوم تا نشنوم تا نبینم تا نشکنم
ﻣﯽﺩﺍﻧﯿﺪ ﭼﯿﺴﺖ؟ ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﮐﺎﻣﻞ ﻧﻮﺷﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺩﺍﻣﻪﺍﺵ ﺭﺍ ﺳﯿﺮ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩ
درد من نیستکه این درد پریشانی هاست این جنون عادت هر روزه ی تهرانی هاست پشت من پهنه ی زخم استولی شهر هنوز اولین دغدغه اش پینه ی پیشانی هاست
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس افسردگی