{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
تو شبهام بعد تو قطعا نه ماهی هست نه مهتابی/همش به فکر اینم تو، تو آغوش کی میخوابی/از بس چشمای تو چرخید من از چشم تو افتادم/مقصر من بودم آره، زیاد بال و پرت دادم…
بالین من تنهاست به وقت رویش گل در بستر تنهای ی بالین من سرد است به وقت تمنای آغوش در خیال گلبرگ امید میان باغچه!!!
فکر کردی تمام مشکلتو، تو یه آغوش گرم حل کردی؟ نه عزیزم کدوم آرامش؟ من دیوونه رو بغل کردی…
دلتنگم آنقدر دلتنگم که نوازش های پدرم آغوش پر مهر مادرم دلسوزی های خواهرم و غم چشم های برادرم هم آرامم نمیکند. نا آرامم. بی قرار نبودنت. پس کجایی
خیال بودن در آغوش مردی جز تو مرا به جنون میکشد من فقط به عطر تن تو عادت دارم…
از شوق نگاه من، تا شرم نگاه نو بیداد روا داری، این بوده گناه تو برخیزنگاهم کن، با ناز صدایم کن! آغوش مهیا کن، آیم به پناه تو در جشن حضورتو، هرگز منشیند دل! جان شاد و دلم رقصد، درخرمن ماه تو
مرد اگر این غرور لعنتى و این اسم کاذب را با خود یدک نمى کشید مطمئن باش از هر زنى بیشتر، مشتاق یک نوازش و یک آغوش بود…
من تنها آغوش تورا میخواهم اغوشی که دنیایم در آن خلاصه میشود…
به چشم هایت بگو آنقدر برای دلم رجز نخوانند من اهل جنگ نیستم شاعرم خیلی که بخواهم گرد و خاک کنم شعری می نویسم، آنوقت! اگر توانستی مرا در آغوش نگیر!!
آغوش کسی را دوست دارم که بوی بی کسی بدهد نه بوی هرکسی!
آغوش گرمم باش بگذار فراموش کنم روزهایی که در سرمای بی کسی لرزیدم…
یک زن اگر بخواهد حتی می تواند با صدایش تو را در آغوش بگیرد
خستگی را آغوش تو در می کند وقتی نیستی عجالتآ چای می خوریم چه کنیم؟…
آغوش بگشا مهربان من میخواهم رکورد اصحاب کهف را بشکنم!
خدایا چه کسی تو را در آغوش میگیرد که اینقدر آرامی؟!
گرما یعنی نفس های تو، دست های تو، آغوش تو من به خورشید ایمان ندارم
تو شبهام بعد تو قطعا نه ماهی هست نه مهتابی/همش به فکر اینم تو، تو آغوش کی میخوابی/از بس چشمای تو چرخید من از چشم تو افتادم/مقصر من بودم آره، زیاد بال و پرت دادم…
بالین من تنهاست به وقت رویش گل در بستر تنهای ی بالین من سرد است به وقت تمنای آغوش در خیال گلبرگ امید میان باغچه!!!
فکر کردی تمام مشکلتو، تو یه آغوش گرم حل کردی؟ نه عزیزم کدوم آرامش؟ من دیوونه رو بغل کردی…
دلتنگم آنقدر دلتنگم که نوازش های پدرم آغوش پر مهر مادرم دلسوزی های خواهرم و غم چشم های برادرم هم آرامم نمیکند. نا آرامم. بی قرار نبودنت. پس کجایی
خیال بودن در آغوش مردی جز تو مرا به جنون میکشد من فقط به عطر تن تو عادت دارم…
از شوق نگاه من، تا شرم نگاه نو بیداد روا داری، این بوده گناه تو برخیزنگاهم کن، با ناز صدایم کن! آغوش مهیا کن، آیم به پناه تو در جشن حضورتو، هرگز منشیند دل! جان شاد و دلم رقصد، درخرمن ماه تو
مرد اگر این غرور لعنتى و این اسم کاذب را با خود یدک نمى کشید مطمئن باش از هر زنى بیشتر، مشتاق یک نوازش و یک آغوش بود…
من تنها آغوش تورا میخواهم اغوشی که دنیایم در آن خلاصه میشود…
به چشم هایت بگو آنقدر برای دلم رجز نخوانند من اهل جنگ نیستم شاعرم خیلی که بخواهم گرد و خاک کنم شعری می نویسم، آنوقت! اگر توانستی مرا در آغوش نگیر!!
آغوش کسی را دوست دارم که بوی بی کسی بدهد نه بوی هرکسی!
آغوش گرمم باش بگذار فراموش کنم روزهایی که در سرمای بی کسی لرزیدم…
یک زن اگر بخواهد حتی می تواند با صدایش تو را در آغوش بگیرد
خستگی را آغوش تو در می کند وقتی نیستی عجالتآ چای می خوریم چه کنیم؟…
آغوش بگشا مهربان من میخواهم رکورد اصحاب کهف را بشکنم!
خدایا چه کسی تو را در آغوش میگیرد که اینقدر آرامی؟!
گرما یعنی نفس های تو، دست های تو، آغوش تو من به خورشید ایمان ندارم
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس آغوش