همــه ی مـــا فقــط حســـرت بــی پــایــان یــــک اتفــــاق ســـاده ایـــم کــــه جهــــان را بـــی جهــــــت، یــــک جــــور عجیبــــی جــــدی گرفتـــــه ایــــم … !

سراغ کلبه ي ما را کسي جز غم نمي گيرد ، خوشا روزي که غم هم گم کند ويرانه ي ما را 

بی سبب خود را مرنجان از قضا نتوان گریخت ، نوش جان باید کنی حق در پیالت هرچه ریخت.

کوه از بالا نشینی رتبه ای پیدا نکرد / جاده از افتادگی از کوه بالا میرود!

بزرگی میگوید: مشغول دل باش نه دل مشغول!فرهاد که باشی همه چیزشیرین است!

ما را ز برای خود نمیخواهد کـــــس .... ما را همه از برای خود میخواهند 

دل‌ من محکمه ایست که به من می‌گوید: همه را دوست بدار، به همه خوبی‌ کن، و اگر بد دیدی، اددل‌ به دریای محبت بزن و بخشش کن 

از میان دو واژه انسان و انسانیت، اولی در میان کوچه‌ها و دومی در لابلای کتاب‌ها سر‌گردان است...!! 

هر وقت تنها شدى ، بدون خدا همه رو بيرون كرده كه : " خودت باشى و خودش... " 

همیشه از فاصله ها گله میکنیم شاید یادمان رفته که در مشق های کودکی برای فهمیدن کلمات کمی فاصله هم لازم بود!

امواج زندگي را بپذير حتي اگر گاهي تو را به عمق دريا ببرند، آن ماهي آسوده كه بر سطح آبها ميبيني ، "مرده" است! 

سعی کن تنها باشی زیرا تنها بدنیا آمده ای  و تنها از دنیا خواهی رفت ، بگذار عظمت عشق را درک نکنی زیرا آنقدر عظیم است که تو را نابود خواهد کرد 

آسمان شو، ابر شو، باران ببار آب اندر ناودان، ناید به کار ای که دستت می رسد کاری بکن پیش از آنکه از تو ناید هیچ کار . . .

از نخل برهنه سایه بانی مَطَلب از مردم این زمانه کاری مَطَلب عزت به قناعت است و مردی به شرف با عزت خود بساز و یاری مَطَلب . . .

از دیده به جاش اشک خون می آید دل خون شده ، از دیده برون می آید دل خون شد از این غصه که از قصه عشق می دید که آهنگ جنون می آید

هر کسی را نه بدان گونه که هست احساسش می کنند ، بدان گونه که احساسش می کنند ، هست.