{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
خدایــــــــــــا….! طاقـت ِ مـن را با طــاق ِ آسمانت اشتباه گرفته ای …. این پیمانـــه ، ســال هـاست کـه پــــُـر شــده
شنیده ام موی بلند زنان عاشق را زیباتر می کند برای همین است موهایم را کوتاه کرده ام این وصله ها به آغوش تنهایی من نمی چسبد
نه در آغـوشــت گرفته ام نه لــبــانــت را بوسیده ام نه حتی موهــایــت را نوازش کرده ام اما . . . بــبــــیــــن چگونه برایــــت عـــاشــــقــــــانــــه می نویــسم . .
آنقدر خـــسته ام که حاضرم ســـرم را روی تکه سنگی بگذارم وبخوابم اما . . . به دیوار وجودت که بارهــــا بر سرم آوار شد تکیه ندهم . . .
و از میان تمامِ آرزو ها دردناک ترینش نخواستن تو در نداشتنِ توست
همه در دنیا کسی را دارند برای خودشان: خسرو و شیرین لیلی و مجنون ویس و رامین پیر مرد و پیرزن “تو” و اون “من” و تنهایی…
قامتم خم شده … دلــ ــــم گرفته … حس عجیب تنهایی پاهایم را میلرزاند … خودت میدانی … من به این نبودنت عادت ندارم
ناشناسی بیکس نیمه شب هم حتی اگر ازکوچه تنهایی قلبم گذرد عطربدرود ودرودش سالی در دلم خواهد ماند تو که دیریست دراین کوچه اقامت داری
خسته از تمام جهان به خـــــــانه برمی گردی در را که باز می کنی چراغ را که خودت روشن می کنی یعنی تنهایی…
او مرا به هیچی فروخت .. و من هنوز بر سر آنم که یک تار مویش را به عالمی نفروشم !
این روزها که نیستی به خاطرت بگو بس کند این تلنگر مداوم را ! … آفتاب می خواهد این چشمان .
میدانی چه مدتی است گیسوانم پیچ خورده اند ؟! جز تو کسی نمیفهمد گیسوانم شانه ندارند ! و اگر باشی گیسوانم شانه خواهند شد با سرانگشتان عاشقت
نیستی و کوچه های تنهایی ام را هیچ شمعی روشن نمی کند بی تو هر شب شام ِ غریبان است
اشک رازیست لبخند رازیست عشق رازیست اشک آن شب لبخند عشقم بود
خاطراتت صف کشیده اند ! یکی پس از دیگری … حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند ! و من … فرار می کنم از فکر کردن به تو مثل رد کردن آهنگی که … خیلی دوستش دارم… خیلی
اشتباه نکن ! نه زیبایی تو نه محبوبیت تو مرا مجذوب خود نکرد… تنها آن هنگام که روح زخمی مرا بوسیدی من عاشقت شدم
خدایــــــــــــا….! طاقـت ِ مـن را با طــاق ِ آسمانت اشتباه گرفته ای …. این پیمانـــه ، ســال هـاست کـه پــــُـر شــده
شنیده ام موی بلند زنان عاشق را زیباتر می کند برای همین است موهایم را کوتاه کرده ام این وصله ها به آغوش تنهایی من نمی چسبد
نه در آغـوشــت گرفته ام نه لــبــانــت را بوسیده ام نه حتی موهــایــت را نوازش کرده ام اما . . . بــبــــیــــن چگونه برایــــت عـــاشــــقــــــانــــه می نویــسم . .
آنقدر خـــسته ام که حاضرم ســـرم را روی تکه سنگی بگذارم وبخوابم اما . . . به دیوار وجودت که بارهــــا بر سرم آوار شد تکیه ندهم . . .
و از میان تمامِ آرزو ها دردناک ترینش نخواستن تو در نداشتنِ توست
همه در دنیا کسی را دارند برای خودشان: خسرو و شیرین لیلی و مجنون ویس و رامین پیر مرد و پیرزن “تو” و اون “من” و تنهایی…
قامتم خم شده … دلــ ــــم گرفته … حس عجیب تنهایی پاهایم را میلرزاند … خودت میدانی … من به این نبودنت عادت ندارم
ناشناسی بیکس نیمه شب هم حتی اگر ازکوچه تنهایی قلبم گذرد عطربدرود ودرودش سالی در دلم خواهد ماند تو که دیریست دراین کوچه اقامت داری
خسته از تمام جهان به خـــــــانه برمی گردی در را که باز می کنی چراغ را که خودت روشن می کنی یعنی تنهایی…
او مرا به هیچی فروخت .. و من هنوز بر سر آنم که یک تار مویش را به عالمی نفروشم !
این روزها که نیستی به خاطرت بگو بس کند این تلنگر مداوم را ! … آفتاب می خواهد این چشمان .
میدانی چه مدتی است گیسوانم پیچ خورده اند ؟! جز تو کسی نمیفهمد گیسوانم شانه ندارند ! و اگر باشی گیسوانم شانه خواهند شد با سرانگشتان عاشقت
نیستی و کوچه های تنهایی ام را هیچ شمعی روشن نمی کند بی تو هر شب شام ِ غریبان است
اشک رازیست لبخند رازیست عشق رازیست اشک آن شب لبخند عشقم بود
خاطراتت صف کشیده اند ! یکی پس از دیگری … حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند ! و من … فرار می کنم از فکر کردن به تو مثل رد کردن آهنگی که … خیلی دوستش دارم… خیلی
اشتباه نکن ! نه زیبایی تو نه محبوبیت تو مرا مجذوب خود نکرد… تنها آن هنگام که روح زخمی مرا بوسیدی من عاشقت شدم
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس غمگین و ناراحتی