{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
خدایا میشود باران ببارد…؟! این بغض به تنـــــــــهایی… از گلویـــــــــم پــــــــایین… نمی آیـــــــــــــــــــــــــد…!
دلـــــــم کــه میگیرد به خودم وعــــــده های روز خوب را میدهـــــم از همــــان وعده های خوبــی که سالهــــــاست به امیـــــد رسیدنشان تقویــــم را خط خطی میکنم
بعضی از اشیا حس دارند … گریه می کنند … مثل بالش من … هر شب غرق اشک است !
پلی چوبی و پوسیده بر رودخانه ای طغیانگرم چه بیهوده است انتظارِ عبورِ تو . . .
هر شب پتروس شهر من خواب است وقتی چشمانم چکه می کنند . . .
تلخی رفتنت را تاب آوردم…! اما دلتنگی غروب های جمعه بعد از تو مرا از پای در آورد…!
دلم . . . یک عشق میخواهد و یک نفر که بشود دوستش داشت همین !
برای با تو ماندن قفل سکوتت را باید باز کنم؛ اما کلید همیشه دست تو است!
چشم هایم را می بندم ظاهر می شوی. پشتِ پلک هام مگر اتاقِ ظهورِ عکس های توست؟!
شب ها اتاقم ماه ندارد. چشم هایت را قرض می دهی تا صبح؟!
تو آمدهای . کسی خانه نیست . باز میگردی . و من همچنان ، خوابِ آمدنَت را با طرحِ لبخندی بر لبهام ، میبینم!
باور کن ! این را با تمام وجودت باور کن ؛ که : آن کس که وعده ی همیشه ماندن را می دهد، از همه رفتنی تر است !
فصل عوض می شود جای آلو را خرمالو می گیرد جای دلتنگی را دلتنگی . . .
یادت باشد به خوابم که آمدى بیدارم کنى ببوسمت !
تازه از راه رسیده ای ، بمان! اگر بروی باور کن اگر بروی زندگی ، آهنگ غم ناکی بیش نخواهد بود!
باد تو را با خود می بَرَد رهات می کند گیسوهات را بپیچی بر آفتاب رنگین کمان شوی . من آسوده بر ساحل می نشینم فقط نگاهت می کنم!
خدایا میشود باران ببارد…؟! این بغض به تنـــــــــهایی… از گلویـــــــــم پــــــــایین… نمی آیـــــــــــــــــــــــــد…!
دلـــــــم کــه میگیرد به خودم وعــــــده های روز خوب را میدهـــــم از همــــان وعده های خوبــی که سالهــــــاست به امیـــــد رسیدنشان تقویــــم را خط خطی میکنم
بعضی از اشیا حس دارند … گریه می کنند … مثل بالش من … هر شب غرق اشک است !
پلی چوبی و پوسیده بر رودخانه ای طغیانگرم چه بیهوده است انتظارِ عبورِ تو . . .
هر شب پتروس شهر من خواب است وقتی چشمانم چکه می کنند . . .
تلخی رفتنت را تاب آوردم…! اما دلتنگی غروب های جمعه بعد از تو مرا از پای در آورد…!
دلم . . . یک عشق میخواهد و یک نفر که بشود دوستش داشت همین !
برای با تو ماندن قفل سکوتت را باید باز کنم؛ اما کلید همیشه دست تو است!
چشم هایم را می بندم ظاهر می شوی. پشتِ پلک هام مگر اتاقِ ظهورِ عکس های توست؟!
شب ها اتاقم ماه ندارد. چشم هایت را قرض می دهی تا صبح؟!
تو آمدهای . کسی خانه نیست . باز میگردی . و من همچنان ، خوابِ آمدنَت را با طرحِ لبخندی بر لبهام ، میبینم!
باور کن ! این را با تمام وجودت باور کن ؛ که : آن کس که وعده ی همیشه ماندن را می دهد، از همه رفتنی تر است !
فصل عوض می شود جای آلو را خرمالو می گیرد جای دلتنگی را دلتنگی . . .
یادت باشد به خوابم که آمدى بیدارم کنى ببوسمت !
تازه از راه رسیده ای ، بمان! اگر بروی باور کن اگر بروی زندگی ، آهنگ غم ناکی بیش نخواهد بود!
باد تو را با خود می بَرَد رهات می کند گیسوهات را بپیچی بر آفتاب رنگین کمان شوی . من آسوده بر ساحل می نشینم فقط نگاهت می کنم!
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس غمگین و ناراحتی