{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
خاطراتت صف کشیده اند ! یکی پس از دیگری ... حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !! و من ... فرار می کنم از فکر کردن به تو مثل رد کردن آهنگی که ... خیلی دوستش دارم خیلی !!!
از بعضی از آدمها تنها خاطره می ماند ! از بعضی های دیگر هم هیچ ! خاطره ساختن لیاقت می خواهد !
اين خاطره مال مامانمه ميگه سال ها قبل يكي از اشناهاشون رفته دكتر دكتر واسش شربت نوشته بعد اقاهه شربت اورده ريخته تو كاسه نون تيليت كرده توش و خورده دو روزم خوابيده عجب مغز متفكرايي پيدا ميشه
یادتونه اون موقه ها وقتی مدادمون و به یکی از همکلاسیامون قرض میدادیم همش حواسمون بود مدادمونو تراش نکنه که کوچیک شه؟؟:)
آقا ما یه ابدولیاچاگی به یه نفر زدیم بعد برگشته به من میگه جان مادرت دیگه به من عبدالله چاگی نزن خداییش من دیگه حرفی ندارم
يادتون مياد اوج احتراممون به يه درس اين بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب مي کرديم !!!!!!!!!!
یادش بخیر بچه که بودیم از این فرفره کاغذیا درست می کردیم و می دویدیم تا بچرخه ; بعضی وقتا هم که دیوار و نمیدیدیم با سر میرفتیم توی دیوار ...
یادش بخیر قدیما ما یه معلم داشتیم که وقتی می خواست با ماشینش از زیر تور فوتبال رد بشه سرشو خم میکرد
یادش بخیر قدیما ما یه معلم داشتیم که وقتی می خواست با ماشینش از زیر تور فوتبال رد بشه سرشو خم میکرد.><
دلتنگ خنده هاي بهارانت در کوچه خزان زده دلم،نگاه مهربانت را به انتظار نشسته ام.يک شب از کوچه خيالم بگذر شايد عطر گيسويت خواب پريشانم را التيام ببخشد
آن که در آن جا خوش کرده ای دل است نه شهربازی تاب بازی ندارد بی انصاف
مرور می کنم خاطراتمان را اما مگر کپی برابر اصل می شود؟
سلامتیه اونی که فکر می کنیم تونستیم فراموشش کنیم اما وقتی تنهاییم تو سکوت شب می بینیم که چقدر دلمون هواشو کرده
موقع Delete فولدر خاطراتت ذهنم Error می دهد گمانم یکی از فایل ها در حال اجراست
کوه های غرورم از گناه رفتنت آب شده تا قبل از سیل برگرد سیل که بیاید همه را با خود می برد حتی خاطراتت ر
گاهی باید فاتحه خاطره ای رو خوند وگر نه همون خاطره فاتحه تو رو می خونه
خاطراتت صف کشیده اند ! یکی پس از دیگری ... حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !! و من ... فرار می کنم از فکر کردن به تو مثل رد کردن آهنگی که ... خیلی دوستش دارم خیلی !!!
از بعضی از آدمها تنها خاطره می ماند ! از بعضی های دیگر هم هیچ ! خاطره ساختن لیاقت می خواهد !
اين خاطره مال مامانمه ميگه سال ها قبل يكي از اشناهاشون رفته دكتر دكتر واسش شربت نوشته بعد اقاهه شربت اورده ريخته تو كاسه نون تيليت كرده توش و خورده دو روزم خوابيده عجب مغز متفكرايي پيدا ميشه
یادتونه اون موقه ها وقتی مدادمون و به یکی از همکلاسیامون قرض میدادیم همش حواسمون بود مدادمونو تراش نکنه که کوچیک شه؟؟:)
آقا ما یه ابدولیاچاگی به یه نفر زدیم بعد برگشته به من میگه جان مادرت دیگه به من عبدالله چاگی نزن خداییش من دیگه حرفی ندارم
يادتون مياد اوج احتراممون به يه درس اين بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب مي کرديم !!!!!!!!!!
یادش بخیر بچه که بودیم از این فرفره کاغذیا درست می کردیم و می دویدیم تا بچرخه ; بعضی وقتا هم که دیوار و نمیدیدیم با سر میرفتیم توی دیوار ...
یادش بخیر قدیما ما یه معلم داشتیم که وقتی می خواست با ماشینش از زیر تور فوتبال رد بشه سرشو خم میکرد
یادش بخیر قدیما ما یه معلم داشتیم که وقتی می خواست با ماشینش از زیر تور فوتبال رد بشه سرشو خم میکرد.><
دلتنگ خنده هاي بهارانت در کوچه خزان زده دلم،نگاه مهربانت را به انتظار نشسته ام.يک شب از کوچه خيالم بگذر شايد عطر گيسويت خواب پريشانم را التيام ببخشد
آن که در آن جا خوش کرده ای دل است نه شهربازی تاب بازی ندارد بی انصاف
مرور می کنم خاطراتمان را اما مگر کپی برابر اصل می شود؟
سلامتیه اونی که فکر می کنیم تونستیم فراموشش کنیم اما وقتی تنهاییم تو سکوت شب می بینیم که چقدر دلمون هواشو کرده
موقع Delete فولدر خاطراتت ذهنم Error می دهد گمانم یکی از فایل ها در حال اجراست
کوه های غرورم از گناه رفتنت آب شده تا قبل از سیل برگرد سیل که بیاید همه را با خود می برد حتی خاطراتت ر
گاهی باید فاتحه خاطره ای رو خوند وگر نه همون خاطره فاتحه تو رو می خونه
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس خاطرات