ادمها خیلی زود همراهان صمیمی را فراموش میکنن!همین ک باران بند امد خیلی ها چترهایشان را جا میگذارند... خیلی ها...

کسانی هستند که ناخودآگاه از خودمان می رنجانیم ؛ مثل ساعتهایی که صبح دلسوزانه زنگ می زنند و در میان خواب و بیداری بر سرشان می کوبیم ، بعد می فهمیم که خیلی دیر شده !!!

اگر سرابی را دیدی تظاهر کن که سیرابی !!! مگذار به دروغش افتخار کند.....

هوا داره سرد میشه مواظب باش کسی از سردی هوا به گرمی قلبت پناه نبره... .

فدای اونیکه اگه تودنیاواسش جانباشه،توقلبم اندازه تموم دنیاواسش جاهست.

عزیزم حالا که داری میروی تا روزهایت را بدون من سپری کنی بر سر دو راهی که رسیدی بپیچ به چپ"به جهنم " ختم میشود.........!!!

آقا این تیکه کلام رو یادتونه ؟  ( آآآ زی زی گولو ... آسی پاسی ... درا کولا .. تا .. به .. تا ... ) 

به کعبه گفتم تو از خاکی و من از خاک، پس چرا من دور تو بگردم و تو نگردی؟ در همان موقع ندا آمد که میگفت: تو با پا آمدی باید بگردی برو با دل بیا تا من بگردم.....

این روز ها همه چیزهای خوب به "مخاطب های خــــــــاصّ" ختم می شود... بیچاره ما " عــــــــــــــــــــــام " ها ... :(

زحمت دارد . . . آدم بودن را میگویم ! این را میشود از مترسک ها آموخت  آن ها تمام عمر می ایستند تا آدم حسابشان کنند .

کفنم را مشکی ببافید . . . تنها همدردم شب بود نمیخواهم خیانتم را ببیند

به یعضی ها باید گفت : عزیزم موقع عــــــرق خــــــوردن نوع سگــــــیش رو انتــــــخاب کن شایــــــــــــــــــــــــــــد یه کم با وفــــــا بشی …!

و سرگذشتمان چنین بود که ما به دنیا امدیمو دنیا به ما نیامد.

گاهي وقتها چقدر ساده عروسك ميشويم . . . . نه لبخند ميزنيم نه شكايت ميكنيم فقط احمقانه سكوت ميكنيم.......

اگر اشتباهات دیگران را بر روی دل ننویسیم و خوبی هایشان را از یاد نبریم، همیشه راهی برای بخشیدن آنها پیدا میکنیم.

تابلو نقاش را ثروتمند کرد.شعر شاعر به چند زبان ترجمه شد.کارگردان جایزه ها را درو کرد...و هنوز سر همان چهارراه واکس میزند کودکی که بهترین سوژه بود...