هیچوقت کاریو که دوست نداری مردم باهات بکنن با مردم نکن...

انسانها به نسبت ظرفیتی که برای کسب تجربه دارند عاقل به شما می روند. کسانی خوشبخت هستند که از تجربه ی دیگران استفاده میکنند وتجربه ی دیگران را دوباره تجربه نمی کنند!!

مرا ... ، به یک وعده « گفتن نام کوچک »ام دعوت کن ...

به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو مینگرد… به دلی دل بسپار که بسیار جای خالی برایت داشته باشد… و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد…

زبان سکوت ... یکساعت تمام بدون انکه یک کلمه حرف بزنم به رویش نگاه کردم.. فریاد کشید : اخر خفه شدم چرا حرفی نمیزنی؟؟؟ گفتم : نشنیدی ..؟ برو... "کارو"

یک نقطـه بیـش ، فرقِ رحیــــم و رجیــــم نیست از نقطـه ای بتـرس ، که شیطانـی ات کننـد...

هرگز داشته هایت را به نداشته هایت نفروش شاید وقتی به نداشته هایت رسیدی حسرت داشته هایی را بکشی که ارزان فروختی . . .

کسی هر گز نمی داند چه سازی می زند فردا چه می دانی تو از امروز چه می دانم من از فردا همین یک لحظه را دریاب که فردا می شویم تنهای تنها ...

زمان" ساز سفر ميزند، بى هيچ پاداشى،حراج محبت كنيم،كه همه خاطره ايم!

مــــآرکــــ فــیـشـــر : زندگـــــ♥ ــــی آمــآده اســـت تــآ بـسـیــــــــآر بــیـشـتــــــر از آنـچــه تــصــــورش رآ مـــیــکـنـیـــــد بــه مــــــ♥ــــآ بــــدهــــد . ; )

دو شــیــوه بــرآی گـــذرآن زنــدگـــــــی وجــــود دآرد: ایـنـکــه تــصـور کـنـیـد کــه هـیـچ مــعـجـزه‌ای وجـود نـدآرد و ایـنـکـه هــر چــیـزی رآ در حـکــم مـعـــــــــجـزه بـپنـدآریـد . ◕‿◕

درد من چشمانی بود که به من اشک هدیه میداد و به دیگران چشمک ...!

دوستت دارم ِ اول صبح ... ، مثل باران پایان خرداد ، یا عوض کردن آب ماهی است .

گلایه هایت عیبی ندارند کنایه هایت ویرانم میکنند..

به عزیزی گفتم صبح بخیر ...در پاسخم گفت عاقبتت بخیر به وجد آمدم ازپاسخش چه دعایی !من برای او خیری خواستم به کوتاهیه یک صبح و اوخیری برای من خواست به بلندای یک سرنوشت عاقبتتون بخیر

اگر جز شعر، چیزی نداشته باشی، بزرگترین پیشکشی که میتوانی ببخشی، واژه است؛ هرچه شعرو ترانه و غزل ، همه تقدیم تو باد..!