{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
کاش نقشه سرزمینم به جای گربه شبیه سگ بود تا مردمانش بجای خیانت “وفا” داشتند…
نردبان بودم کم کم زی پا له م کردی تا خــــودت را بالا ببـــــری
عجب جوش و خروشی بود عشقت خراب باده نوشی بود عشقت بهشتم را به سیبی داد بر باد عجب آدم فروشی بود عشقت
آنقــدر مرا سرد کرد از خودش از عشق کــه حالا بــه جای دلبستن یخ بسته ام روی احساسم پا نگذاریــد لیز میخوریــد
محبت به نامرد ، کردم بسی محبت نشاید به هر نا کسی تهی دستی و بی کسی درد نیست که دردی چو دیدار نامرد نیست
دست از سرم بردار برو ندارم حوصله ی این حرفارو همه یادگاریات بخوره تو سرت نه خودتو می خوام نه دردسرت
اگر روزی دشمن پیداکردی بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی اگر روزی تهدیدت کردند بدان دربرابرت ناتوانند اگر روزی خیانت دیدی بدان قیمتت بالاست
می دانی ؟ به رویت نیاوردم ! از همان زمانی که جای تو به من گفتی : شما فهمیدم پای او در میان است
نه تو دروغگو نیستی من حواسم پرت است گفته بودی دوستم داری بی اندازه خوب که فکر می کنم تازه می فهمم که بی اندازه یعنی چه
ترکت می کنم تا هر سه راحت شویم من ، تو و رقیبم من از قید تو او از قید من و تو از قید خیانت
برای خیانت هزار راه هست اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست !
خیانت واژه ی تلخی ست حقیقتی زهرآگین فرود دشنه ، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارم ها هرگز تبرئه ای نیست آنکه را چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد
همیشه تاریکی کریه نیست آبروی نور را برده این خیانت روشن
هرچه ها می کنم گرم نمی شود خاطرم بوی تعفن خیانت از دهانم میآید هــــــــــا خاطر من و خیال تو و خیل خیانت
دانه هایی از عشق کاشتم و خوشه هایی از غم برداشتم خیانت تکرار و رویش نفرت
نمی بخشمت ولی فراموشت می کنم همیشه به همین سادکی از آدمای بی ارزش و خائن می گذرم
کاش نقشه سرزمینم به جای گربه شبیه سگ بود تا مردمانش بجای خیانت “وفا” داشتند…
نردبان بودم کم کم زی پا له م کردی تا خــــودت را بالا ببـــــری
عجب جوش و خروشی بود عشقت خراب باده نوشی بود عشقت بهشتم را به سیبی داد بر باد عجب آدم فروشی بود عشقت
آنقــدر مرا سرد کرد از خودش از عشق کــه حالا بــه جای دلبستن یخ بسته ام روی احساسم پا نگذاریــد لیز میخوریــد
محبت به نامرد ، کردم بسی محبت نشاید به هر نا کسی تهی دستی و بی کسی درد نیست که دردی چو دیدار نامرد نیست
دست از سرم بردار برو ندارم حوصله ی این حرفارو همه یادگاریات بخوره تو سرت نه خودتو می خوام نه دردسرت
اگر روزی دشمن پیداکردی بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی اگر روزی تهدیدت کردند بدان دربرابرت ناتوانند اگر روزی خیانت دیدی بدان قیمتت بالاست
می دانی ؟ به رویت نیاوردم ! از همان زمانی که جای تو به من گفتی : شما فهمیدم پای او در میان است
نه تو دروغگو نیستی من حواسم پرت است گفته بودی دوستم داری بی اندازه خوب که فکر می کنم تازه می فهمم که بی اندازه یعنی چه
ترکت می کنم تا هر سه راحت شویم من ، تو و رقیبم من از قید تو او از قید من و تو از قید خیانت
برای خیانت هزار راه هست اما هیچ کدام به اندازه تظاهر به دوست داشتن کثیف نیست !
خیانت واژه ی تلخی ست حقیقتی زهرآگین فرود دشنه ، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارم ها هرگز تبرئه ای نیست آنکه را چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد
همیشه تاریکی کریه نیست آبروی نور را برده این خیانت روشن
هرچه ها می کنم گرم نمی شود خاطرم بوی تعفن خیانت از دهانم میآید هــــــــــا خاطر من و خیال تو و خیل خیانت
دانه هایی از عشق کاشتم و خوشه هایی از غم برداشتم خیانت تکرار و رویش نفرت
نمی بخشمت ولی فراموشت می کنم همیشه به همین سادکی از آدمای بی ارزش و خائن می گذرم
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس خیانت