{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
نامه ای از من اگر سویت نمی اید مرنج! هرچه را من مینویسم اشک پاکش میکند....
تو که میدانستی با چه اشتیاقی…خودم را قسمت میکنم پس چرا …زودتر از تکه تکه شدنم…جوابم نکردی… برای خداحافظی …خیلی دیر بود…خیلی دیر !!
خاطرات از آنچه شما در ذهن خود میبینید به شما نزدیک ترند
بچه ها اگر عاشق هستید هیچوقت با یک دعوا کوچیک یا ی دعوا به هم دیگه بای نگید چون بعدش افسوس می خورید و دیگه هیچ راهی واسه برگشتن وجود نداره
مـن و تـو از همان روز اول، محکوم به از دست دادن بودیم! تـو، همان یک ذره احسـاسـت را… و مـن… تمـام زنـدگـی ام را!......
خسته نیستم... فقط یکم داغونم، همش یکم!
دستانت را در برابرم مشت میکنی . . می پرسی: گل یا پوچ؟ در دلم می گویم : فقط دستانت . .
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ؛ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ... ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ، ﺑﻪ ﺟﺰ ﺗﻮ
دلــــی را که شکستــــی گــــچ چــــارہ نکــــرد گــــل گرفتمــــش...!
نميدانم چرا برايت سخت دل تنگم در اين مسلك كه صورتهاى بى احساس بسوى قلبهاى ساده ميتازند من اينجا در صف مرگ شقايقها براى رنگ چشمان تو دلتنگم
پشت آن پنجره ی رو به افق،پشت دروازه ی تردیدو خیال لا به لای تن عریانی بید،من در اندیشه ی آنم که تو را ، وقت دلتنگی خود دارم و بس . . .
شایدانروزکه سهراب نوشت تاشقایق هست زندگی بایدکرد خبری از دل پردرد گل یاس نداشت باید اینگونه نوشت هرگلی هم باشی چه شقایق چه گل پیچک و یاس زندگی اجباریست
چقدر سخته تو هق هق گریه هات نفس کم بیاری و... عشقت به یکی دیگه بگه " نفسم "
از گم شدن همه میترسیم اما، زیباترین روز زندگیم روزی بود که با تو در میان جنگل گم شدیم ..
تک درخت وصیت کرد از چوبش تخت دو نفره نسازند...
من آن آشنای دیروز،غریبه امروز و فراموش شده فردایم.در آشنایی دیروز نوشتم که در فراموشی فردا یادم کنی ولی افسوس که غریبه ام در امروز.. .
نامه ای از من اگر سویت نمی اید مرنج! هرچه را من مینویسم اشک پاکش میکند....
تو که میدانستی با چه اشتیاقی…خودم را قسمت میکنم پس چرا …زودتر از تکه تکه شدنم…جوابم نکردی… برای خداحافظی …خیلی دیر بود…خیلی دیر !!
خاطرات از آنچه شما در ذهن خود میبینید به شما نزدیک ترند
بچه ها اگر عاشق هستید هیچوقت با یک دعوا کوچیک یا ی دعوا به هم دیگه بای نگید چون بعدش افسوس می خورید و دیگه هیچ راهی واسه برگشتن وجود نداره
مـن و تـو از همان روز اول، محکوم به از دست دادن بودیم! تـو، همان یک ذره احسـاسـت را… و مـن… تمـام زنـدگـی ام را!......
خسته نیستم... فقط یکم داغونم، همش یکم!
دستانت را در برابرم مشت میکنی . . می پرسی: گل یا پوچ؟ در دلم می گویم : فقط دستانت . .
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ؛ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ... ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ، ﺑﻪ ﺟﺰ ﺗﻮ
دلــــی را که شکستــــی گــــچ چــــارہ نکــــرد گــــل گرفتمــــش...!
نميدانم چرا برايت سخت دل تنگم در اين مسلك كه صورتهاى بى احساس بسوى قلبهاى ساده ميتازند من اينجا در صف مرگ شقايقها براى رنگ چشمان تو دلتنگم
پشت آن پنجره ی رو به افق،پشت دروازه ی تردیدو خیال لا به لای تن عریانی بید،من در اندیشه ی آنم که تو را ، وقت دلتنگی خود دارم و بس . . .
شایدانروزکه سهراب نوشت تاشقایق هست زندگی بایدکرد خبری از دل پردرد گل یاس نداشت باید اینگونه نوشت هرگلی هم باشی چه شقایق چه گل پیچک و یاس زندگی اجباریست
چقدر سخته تو هق هق گریه هات نفس کم بیاری و... عشقت به یکی دیگه بگه " نفسم "
از گم شدن همه میترسیم اما، زیباترین روز زندگیم روزی بود که با تو در میان جنگل گم شدیم ..
تک درخت وصیت کرد از چوبش تخت دو نفره نسازند...
من آن آشنای دیروز،غریبه امروز و فراموش شده فردایم.در آشنایی دیروز نوشتم که در فراموشی فردا یادم کنی ولی افسوس که غریبه ام در امروز.. .
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس دلتنگی