{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
ميدوني بزرگترين درد دنيا چيه؟ اينه كه تنها پناهت، پناهگاه ديگري باشد
به پرستو نبايد دل بست زيرا كه او نازك دل است و ميگريزد از ما مانند باد از سرما و فراموش ميكند تمام روزهاي با هم بودن را
چه سخت است دلتنگ قاصدك بودن در جاده اى كه در ان هيچ بادى نميوزد
دورى يعنى فراق فراق يعنى دلتنگى دلتنگى يعنى تو تو يعنى همه ى دنياى من
كسى چه ميداند كه امروز چند بار فرو ريختم از ديدن كسى كه تنها لباسش شبيه به "تو" بود
دل شکستن سنگ نمیخواد ، دل به نگاهی سرد میشکند
خسته در حبس زمينم، ماه من يادم كن، به نگاهی به پيامی، سخنی شادم كن...
زخم كه ميخورى مزه مزه اش كن حتما نمكش آشناست
دورم زتو ای گلشن جانان چه نويسم ، من مرغ ضعيفم به عزيزم چه نويسم ، ترسم كه قلم شعله كشد صفحه بسوزد ، با اين دل تنگم به عزيزم چه نويسم.
شبی باران شبی آتش شبی آیینه و سنگم / شبی از زندگی سیرم ، شبی با مرگ میجنگم / تو آتش میشوی بر خرمن احساس تنهايیم / تو را با هر نفس می بویم اما باز دلتنگم.
ممنون كه نمى پرسى حالت چطور است تا مجبور نشوم دروغ بگويم كه خوبم!
زندگى دو چيز به من آموخت : آرزوى مرگ . . . . . . . مرگ آرزو . . .
دل من پشت سرت كاسه آبى شد و ريخت كى شود پيش قدمهاى تو اسپند شوم.
كاش ميشد وقت رفتن چشم هايم را كنار تو بگذارم تاكه درحسرت ديدارت نمانم
اگر به یادت نمی ایم دلیل فراموشی تو نیست...من ترس از ارتفاع دارم..
رُخ به رُخ که شدیم من مات شدم... ! و تو چون پادشاهی که از اینگونه فتح ها را زیاد دیده است بی اهمیت ، رد شدی
ميدوني بزرگترين درد دنيا چيه؟ اينه كه تنها پناهت، پناهگاه ديگري باشد
به پرستو نبايد دل بست زيرا كه او نازك دل است و ميگريزد از ما مانند باد از سرما و فراموش ميكند تمام روزهاي با هم بودن را
چه سخت است دلتنگ قاصدك بودن در جاده اى كه در ان هيچ بادى نميوزد
دورى يعنى فراق فراق يعنى دلتنگى دلتنگى يعنى تو تو يعنى همه ى دنياى من
كسى چه ميداند كه امروز چند بار فرو ريختم از ديدن كسى كه تنها لباسش شبيه به "تو" بود
دل شکستن سنگ نمیخواد ، دل به نگاهی سرد میشکند
خسته در حبس زمينم، ماه من يادم كن، به نگاهی به پيامی، سخنی شادم كن...
زخم كه ميخورى مزه مزه اش كن حتما نمكش آشناست
دورم زتو ای گلشن جانان چه نويسم ، من مرغ ضعيفم به عزيزم چه نويسم ، ترسم كه قلم شعله كشد صفحه بسوزد ، با اين دل تنگم به عزيزم چه نويسم.
شبی باران شبی آتش شبی آیینه و سنگم / شبی از زندگی سیرم ، شبی با مرگ میجنگم / تو آتش میشوی بر خرمن احساس تنهايیم / تو را با هر نفس می بویم اما باز دلتنگم.
ممنون كه نمى پرسى حالت چطور است تا مجبور نشوم دروغ بگويم كه خوبم!
زندگى دو چيز به من آموخت : آرزوى مرگ . . . . . . . مرگ آرزو . . .
دل من پشت سرت كاسه آبى شد و ريخت كى شود پيش قدمهاى تو اسپند شوم.
كاش ميشد وقت رفتن چشم هايم را كنار تو بگذارم تاكه درحسرت ديدارت نمانم
اگر به یادت نمی ایم دلیل فراموشی تو نیست...من ترس از ارتفاع دارم..
رُخ به رُخ که شدیم من مات شدم... ! و تو چون پادشاهی که از اینگونه فتح ها را زیاد دیده است بی اهمیت ، رد شدی
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس دلتنگی