راستش امروز از امام زمان خجالت کشیدم.... همه منتظر جمعه ان برا ظهور اونوقت من منتظر جمعه ام که عشقم زنگ بزنه.... شرمنده آقا

حق دارند این چشم ها .... اگر هنوز هم .... خیره می شوند ب دور دست ها..... این چشم ها پشت سر مسافرشان آب ریخته اند.

نمی بخشمش! هیچ کس "جانش" را به این راحتی نمی بخشد..

به سلامتی کسی که به نبودنش عادت کردم ولی دلم بودنش رو میخواد

همیشه هرکجا یاد تو هستم.....به یادت هست عهدی با تو بستم.....رفیقم من برایت مثل کوهم..... عجین شد با تو کل جسم و روحم.... که تا جان هست با تو ماندگارم که چون دردت ببینم جان سپارم.

این دلتنگی ها را دست کم نگیر ... شاید آغاز دیوانگی ام باشد من در تقدیر کسی هستم که مدت هاست تنها نیست

نسلـی هستــیـم ، که روزهــا میخــوابیــم.. و شبــهـا بیـــــداریـــم ! چــون.. تــاریـکی شب ، بـــرامــون.. قــابــل تحمـّـل تــر از “تـــاریــکی” روزهــامــونــه !

کاش دهخدا می‌دانست دلتنگی … اشک …. فاصله …. بی وفایی…. تعریفش فقط دو حرف است “تـــو.

ای کاش میشد تو این دنیا یه بار دیگه بعد اشتباهاتی که کردی متولد شد تا دیگه کسی نتونه دلتو بشکنه

فاصله ها... هیچوقت دوست داشتن را کمرنگ نمی کنند بلکه دلتنگی را بیشتر می کنند . . . ❤️نیلو جونم ❤️بدجور دلتنگتم

خدایا همه عزازنمونو بردی؟؟؟؟؟ . . حلا چرا این عزیزی که همه براش میمیرن رو بردی ؟؟؟؟ با بردن مرتضی ..... دل تموم عاشقاشو خیلی خون کردی.

ایــن روزهـــا آنـقـدر بـغـضـم سـنـگـیـن شـده کـه ، اگـر گـردنــم را هــم بــزنـــی بــه جــای خــون اشــک مـیـریــزد

ﺍﺯ ﻳـﻪ ﺟـﺎﻳــﻲ ﺑـﻪ ﺑـﻌـﺪ... ﺑـﺎﻭﺭ مـیـکـنـی ﮐـﺴـﻲ ﺑـﺮﺍﻱ ﺗـﻨـﻬــﺎ ﻧـﻤــﻮﻧــﺪﻥِ ﺗــﻮ ﻧﻤﻴﺎﺩ ، ﺍﮔﻪ ﮐﺴﻲ ﻣﻴﺎﺩ،ﺑﺮﺍی ﺗـﻨــﻬــﺎ ﻧـﺒــﻮﺩﻥِ ﺧـﻮﺩﺷــﻪ..

به خـاطــراتـــت بگو اینقدر تــوی دسـت و پــای مــن نباشند.... دیـروز یکبارِ دیگر جـلـویِ هـمـان نـیـمـکـتِ هـمـیـشــگـی،زمـیــن خــوردمـ.

تـــوبـــه نـمــیــکُــنـم.... مـــن بـــرایِ بـــه تـــــو رسـیــدن ، از گُـــرگ هـــم سِـمِـج تَــرَمـ.

نویسنده ها “سیگار” می کشند شاعرها “هجران” نقاش ها “تابلو” زندانی ها “تنهایی” دزدها “سرک” مریضها “درد” بچه ها “قد” و من برای کشیدن ، “نفسهای تو” را انتخاب می کنم …