{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
بی انصاف من برای داشتنت دلی را به دریا زدم که از اب واهمه داشت...! . . دلتنگتم برگرد....
دلم از نبودت پر است انقدر که اضافه اش از چشمانم میچکد..
زیر چشم آرزوهایم کبود شده... سیلی محکمی بود باور بی وفایی اش!
دلم برایت تنگ شده میخواهم آنقدر اشک بریزم تا غبار فاصله از قلبم تمیز شود ولی میترسم.. این شهر،”ونیز”شود.
دلتنگی یعنی شبی با خاطراتت بهش فکر کنی ، بعد شیرینی یه لبخند بیاد رو لبت و بعد چند لحظه شوری اشکهای لعنتی …
دلتنگی یعنی شبی با خاطراتت بهش فکر کنی ، بعد شیرینی یه لبخند بیاد رو لبت و بعد چند لحظه شوری اشکهای لعنتی
جاده های دلتنگی را خوب طی نکردم... پیچ و خمش زیاد بود! پیچ آخر کم اوردم.
تمام خود را در تو جا گذاشتم، حالا تو هم تویی هم من... و من خالی از من ..
از امروز به بعد هر وقت به گذشته ام نگاه کنم لبخند زده وباخود میگویم : "هرگز فکر نمیکردم بتوانم از پسش برآیم اما توانستم.... من بر تمام آنهایی که سعی کرده اند مرا از پا در آورند چیره شده ام"
ﭼﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻳﺴﺖ؟ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﯼ ﺭﺍﻣﯽ ﮔﻮﻳﻢ!ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﺭﺩﭘﺎﻫﺎﻳﻤﺎﻥ ﻧﻴﺰﺑﯽ ﻭﻓﺎﻳﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.....
شاید برایت عجیب است ای همه آرامشم! به آخر که میرسی، دیگر فقط نگاه میکنی...
دلم گاهی میگیرد،گاهی میسوزد...گاهی هم...گاهی هم نه خیلی وقتها میشکند ولی بیخیال هنوز هم میتپد...!!!!!
خنده ام میگیرد وقتی پس از مدتی بی خبری، بی آنکه سراغی از این دل بگیری،می گویی: "دلم برایت تنگ است" یا مرا به بازی گرفتی یا معنی واژه هایت را خوب نمی دانی..."دلتنگی" ارزانی خودت...
گـآهـــے פـرفـهــآ وزטּ טּـבآرنـב ریـتمــ טּــבآرنـב آهـنـگــ טּבآرنـב امـآ פֿـوبــ گــوشـ ڪـטּ... בرב בآرنـב
جکم طاقتی عادت آن روز هایت بود... این روزها برای گرفتن خبری از من عجیب صبور شده ای....
جونمے عمرمے قلبمے نفسے بمونو تنہام نذار توو این بے کسے میدونم میدونے عاشق چشماتم باور کن بد جورے غرق نگاتم
بی انصاف من برای داشتنت دلی را به دریا زدم که از اب واهمه داشت...! . . دلتنگتم برگرد....
دلم از نبودت پر است انقدر که اضافه اش از چشمانم میچکد..
زیر چشم آرزوهایم کبود شده... سیلی محکمی بود باور بی وفایی اش!
دلم برایت تنگ شده میخواهم آنقدر اشک بریزم تا غبار فاصله از قلبم تمیز شود ولی میترسم.. این شهر،”ونیز”شود.
دلتنگی یعنی شبی با خاطراتت بهش فکر کنی ، بعد شیرینی یه لبخند بیاد رو لبت و بعد چند لحظه شوری اشکهای لعنتی …
دلتنگی یعنی شبی با خاطراتت بهش فکر کنی ، بعد شیرینی یه لبخند بیاد رو لبت و بعد چند لحظه شوری اشکهای لعنتی
جاده های دلتنگی را خوب طی نکردم... پیچ و خمش زیاد بود! پیچ آخر کم اوردم.
تمام خود را در تو جا گذاشتم، حالا تو هم تویی هم من... و من خالی از من ..
از امروز به بعد هر وقت به گذشته ام نگاه کنم لبخند زده وباخود میگویم : "هرگز فکر نمیکردم بتوانم از پسش برآیم اما توانستم.... من بر تمام آنهایی که سعی کرده اند مرا از پا در آورند چیره شده ام"
ﭼﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻳﺴﺖ؟ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﯼ ﺭﺍﻣﯽ ﮔﻮﻳﻢ!ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﺭﺩﭘﺎﻫﺎﻳﻤﺎﻥ ﻧﻴﺰﺑﯽ ﻭﻓﺎﻳﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.....
شاید برایت عجیب است ای همه آرامشم! به آخر که میرسی، دیگر فقط نگاه میکنی...
دلم گاهی میگیرد،گاهی میسوزد...گاهی هم...گاهی هم نه خیلی وقتها میشکند ولی بیخیال هنوز هم میتپد...!!!!!
خنده ام میگیرد وقتی پس از مدتی بی خبری، بی آنکه سراغی از این دل بگیری،می گویی: "دلم برایت تنگ است" یا مرا به بازی گرفتی یا معنی واژه هایت را خوب نمی دانی..."دلتنگی" ارزانی خودت...
گـآهـــے פـرفـهــآ وزטּ טּـבآرنـב ریـتمــ טּــבآرنـב آهـنـگــ טּבآرنـב امـآ פֿـوبــ گــوشـ ڪـטּ... בرב בآرنـב
جکم طاقتی عادت آن روز هایت بود... این روزها برای گرفتن خبری از من عجیب صبور شده ای....
جونمے عمرمے قلبمے نفسے بمونو تنہام نذار توو این بے کسے میدونم میدونے عاشق چشماتم باور کن بد جورے غرق نگاتم
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس دلتنگی