{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
خسته ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻩ، ﺑﯽ ﺷﮑﯿﺐ.. ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﺪﺍﺭﺍ ﮐﻦ! ﺑﻌﺪﻫﺎ.. ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ...
اَمـــان اَز فصل پـــایـــیـــز کـــه هـــرشـــب چـــنـــد دقـــیـــقـــه بـــه تـــنـــهـــایـــی اَم اِضـــافـــه مـــیـــکـــنـــد...
اشكـــي كه به پلك مـــرد مي آويزد... قانـــون غرور را بر هم مـــي زند...
ﻣﻦﻣﺎﻧﺪم و ﯾﮏ ﻃﻨﺎب... ﮐﻪ اﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪی ﺗﺎب ﻣﯽ ﺷﺪ ﺑﺮای دﺧﺘﺮﻣﺎن ﻧﻪ ﺣﻠﻘﻪ دور ﮔﺮدﻧﻢ ..!!!
بـه جـان چـشـمـانـت قـسـم ایـن بـار آنـچـنـان رفـتـنـی ام کـه کـاسـه هـای آب را هـم قـسـم دهـی نـه آن روزهـا بـاز مـی گـردنـد و نـه مـن. . .
"سکوت" حرف آخره... نه این که حرفی نباشد ، هست... خیلی هم هست... "اما"... عاشق ها می دانند... دلتنگی به استخوان که برسد می شود... "سکوت"...
این هوای لعنتی میبینه ما یه نفریما...هی دو نفره میشه...
خیلی وقته دستامو نگرفتی خیلی وقته به تنهاییم سری نزدی خیلی وقته نوازشم نمی کنی خیلی وقته از زندگیم سیر سیرم.
میدونی چیه عشقم؟ دلم تنگ شده واسه یه آخر شب و دور دور و آب هویج بستنی درست مثل همیشه و من ازت تعریف کنم و بگم که چقدر دوستت دارم درست مثل همیشه...
روزگاری، از من، تنها جای لاستیکهای خودرویم روی جاده دیده خواهند شد.
پـــشـــت هـــر فَـــرد بـــا وَفـــایـــی یـــه دنـــیـــا خـــیـــانـــت صـــورَت مـــیـــگـــیـــره...
بباربارون یکی عشقش روگم کرده بباربارون قراره گریه برگرده ازاین بهترنمیشه فکرمن باشی توهم انگارقراره دیگه تنهاشی نمیدونم چرابدشدچرا از خوبیام رد شد شایدبازم بیادخونه بگه بی من نمیتونه
گر نگهدار من آن است که من میدانم .... شیشه را دربغل سنگ نگه میدارد .... واقعا درسته : )
با سقوط دستای ما در تنم چیزی فرو ریخت هجرتت اوج صدامو از فراز شاخه آویخت
هيشكي تو دنيا نميدونه شايد حال منو من غمگينم ... پنجره شاهد بوده كه يه عمره تنها كنارش ميشينم ... هيچكي مثه من نكشيده دردو كي مثه من تنها مونده ... خاطره تو كنارمه دايم قلب منو ميسوزونده ...
درد يعنـــي.... ساعتهـــا مي شينم به حرفايـــي كه هيچ وقت قـــرار نيست بگم فكـــر مي كنم...
خسته ﺧﻮﺩﺧﻮﺍﻩ، ﺑﯽ ﺷﮑﯿﺐ.. ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﺪﺍﺭﺍ ﮐﻦ! ﺑﻌﺪﻫﺎ.. ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ...
اَمـــان اَز فصل پـــایـــیـــز کـــه هـــرشـــب چـــنـــد دقـــیـــقـــه بـــه تـــنـــهـــایـــی اَم اِضـــافـــه مـــیـــکـــنـــد...
اشكـــي كه به پلك مـــرد مي آويزد... قانـــون غرور را بر هم مـــي زند...
ﻣﻦﻣﺎﻧﺪم و ﯾﮏ ﻃﻨﺎب... ﮐﻪ اﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪی ﺗﺎب ﻣﯽ ﺷﺪ ﺑﺮای دﺧﺘﺮﻣﺎن ﻧﻪ ﺣﻠﻘﻪ دور ﮔﺮدﻧﻢ ..!!!
بـه جـان چـشـمـانـت قـسـم ایـن بـار آنـچـنـان رفـتـنـی ام کـه کـاسـه هـای آب را هـم قـسـم دهـی نـه آن روزهـا بـاز مـی گـردنـد و نـه مـن. . .
"سکوت" حرف آخره... نه این که حرفی نباشد ، هست... خیلی هم هست... "اما"... عاشق ها می دانند... دلتنگی به استخوان که برسد می شود... "سکوت"...
این هوای لعنتی میبینه ما یه نفریما...هی دو نفره میشه...
خیلی وقته دستامو نگرفتی خیلی وقته به تنهاییم سری نزدی خیلی وقته نوازشم نمی کنی خیلی وقته از زندگیم سیر سیرم.
میدونی چیه عشقم؟ دلم تنگ شده واسه یه آخر شب و دور دور و آب هویج بستنی درست مثل همیشه و من ازت تعریف کنم و بگم که چقدر دوستت دارم درست مثل همیشه...
روزگاری، از من، تنها جای لاستیکهای خودرویم روی جاده دیده خواهند شد.
پـــشـــت هـــر فَـــرد بـــا وَفـــایـــی یـــه دنـــیـــا خـــیـــانـــت صـــورَت مـــیـــگـــیـــره...
بباربارون یکی عشقش روگم کرده بباربارون قراره گریه برگرده ازاین بهترنمیشه فکرمن باشی توهم انگارقراره دیگه تنهاشی نمیدونم چرابدشدچرا از خوبیام رد شد شایدبازم بیادخونه بگه بی من نمیتونه
گر نگهدار من آن است که من میدانم .... شیشه را دربغل سنگ نگه میدارد .... واقعا درسته : )
با سقوط دستای ما در تنم چیزی فرو ریخت هجرتت اوج صدامو از فراز شاخه آویخت
هيشكي تو دنيا نميدونه شايد حال منو من غمگينم ... پنجره شاهد بوده كه يه عمره تنها كنارش ميشينم ... هيچكي مثه من نكشيده دردو كي مثه من تنها مونده ... خاطره تو كنارمه دايم قلب منو ميسوزونده ...
درد يعنـــي.... ساعتهـــا مي شينم به حرفايـــي كه هيچ وقت قـــرار نيست بگم فكـــر مي كنم...
{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس دلتنگی