فریاد که گر جور فراق تو نویسم فریاد برآید ز دل هر که بخواند.......

شكسته ها نفرين هم بكنند گيرا نيست... نفرين ته دل ميخواهد دل شكسته هم كه ديگر سر و ته ندارد!!!!!!!!!

دلتنگی ات  جریمه کدام گناهست که هر شب در چشمانم نوشته میشود  خواب بی خواب ...........................

آنهایی که بی‌عاطفه هستند ، روزگاری بسیار عاشق بودند ... هلن رولند

تو کہ ھمیشہ قلبم مخاطبت بودہ  در خزانے دیگر بہ من خواھے پیوست  زمانے کہ زوزہ ھاے باد صداے مرا بہ تو خواھند رساند . . .

مانند هوای تهران شده ام، باران زده ای که همچنان آلودست..

دل بدو بستیم و زان پس  غم پشت غصه ای ولیک یک دم نادم نگشتیم  زین خیال پریشان خویش

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را !

انقدر خوب وقشنگی که به هنگام جدایی حیفم امد که تورا دست خدا بسپارم

به افتخار اوناییکه حسشون داغ بود اما طرفشون اصن تو باغ نبود...

اینجا همه دلتنگند دنبال گمشده ای هستند من هم دنبال گمشده ای می گردم گمشده ای به نام من …

هیچکس مارا نمی آرد به خاطر ای عجب یاد عالم میکنیم اما  فراموشیم ما

ورق ورق کن خاطرات خاک گرفته را  شاید غبارش  احساست را به سرفه در اورد

همان گوشه ی ِ خالی ِ دلت که هیچکس پیدایش نمی کند هیچ کس آنجا را برای ِ من بگذار ...

همین یک کلمه برای توصیف حالم کافیست خنده هایم درد میکند.....

به گمانم میخواهی به دلتنگیم پایان دهی اخه اون روز تو برف هم وقتی دستتو گرفتم هوا همین قدر گرم شده بود