این بی تفاوتی ها،این بی خبری ها،گاهی دیدار از روی اجبار،نبودن ها،ندیدن ها....یعنی برو...گاهی چقدر خنگ می شویم..!!

دیوانه نیستم ، من یک تیمارستان در حال تخریبم همین .. .

دوباره دلم گرفته تو رو باز بهونه کرده/دل من اشکاتو پاک کن اون دیگه برنمیگرده/نمیفهمه درد ما رو اون که از عاشقی سیره/دل من اشکاتو پاک کن نزار غصه جون بگیره

خواب ديدم كنارت جان داده ام تعبيرش كردند تا ابد پيشم مي ماني نمي دانم خيالت را ميگوين يا خودت را!!!؟ سلام اولين پستم هست خيلي دوستتون دارم

بازی را من برده ام ، نتیجه را ببین!!! اشک،هیچ،به نفع من .. .

بیخیال است... خیلی بیخیال... همان کسی که تمام خیال من است..!!

دلتنگ شده ام ...... نمیدانم...... شاید برای تو و شاید برای دیروزم که باتو سپری می شد......

تقویم دنیایم این سالها پرشده است از قرمز های بی دلیل … اینجا که نباشی ، زندگی ام تا اطلاع ثانوی تعطیل میشود !

آدمی که بی صدا قهر میکند می خواهد که بماند! که دوباره بخواهد؛ که دوباره خواسته شود! وگرنه رفتن را که بلد است...

ماشین به راه افتاد … حس میکنم اما چیزی از من به جا مانده ؛ بر روی سینه می گذارم آهسته دستم را … جای دلم خالی !

دستم را شکست... ولی گله ای نکردم... سهم دست بی نمک(شکستن است)

دلتنگم مثل مادربزرگ بیسوادی که هوای بچه اش را کرده اما بلد نیست شماره اش را بگیره

صادقانه بگویم.... دیگر دلتنگت نیستم! چشمانم به ندیدنت خیلی زود عادت کرد... من هم خیلی زود....زودتر از زود به نبودنت عادت کردم......

چيزي رآ جـآ گذآشتمـ ــ در عبور قَـطآرِ سریــع الــسیر “زمــآنــ” آیــا بآز مــی گردد زمـآنـ ؟! کـودکــی هآیمـ را در ایــستگآهِـ تولًـد ، جـآ گذآشتمـ ــ بــآز گـرد! ” مــی خوآهمـ کودَکــ ـی کنمـ…!”

اندكي آن سوتر... جاييست كه يك دوست در آنجا دارم... هركجاهست به هرحال به هرفكر به هركار عزيزاست برايم خداياتوخودت‏"غرق سعادت دارش‏"‏‏!‏

دلگير نباش دلت که گير بـاشد رها نمي شوي