درد داره که همیــــــــــــــــــشه اونـــــــی که تو خیــــالته بی خیالتـــــــــــــــه. .

مهربانیت را با دلم پیوند زدم تا از تو دور بودن را احساس نکنم . اما باز دلتنگتم ؟؟ تو بگو چه کنم ؟؟

سیــــــــــر شدم … بسکه سرد و گرم روزگار را چشیدم

تو صبح باش من تمام شب های تاریخ را تاب می آورم !

ااي چقدر دلش برام تنگ شده!!

طعمی تلخ تر از دوری نچشیدم.. اما حرف تو که باشد،فاصله سم است..

هوای تو دارم... چه هوای لطیفیست برای نفس کشیدن..

هواشناس نیستم اما فکر میکنم هوای دلم ابری خیال توست . . .

نیستی دارم دق می کنم نیستی دارم می پوسم عکسات ومن یکی یکی برمی دارم می بوسم. پیرهن یادگاریت وهرشب دارم بومی کنم برای برگشتن توبه آسمون رومی کنم.

تو آنجا من اينجا...
نيمكت هاي دنيا را چه
بد چيده اند...


هذیــان میگوید لبــانت چیــزی شبیه"دوستــت دارم" بر خلاف چشمانــت!!!

جزایی بالاتر از این نیست که به کسی دل ببندی که قسمت تو نیست...

فقط کسی معنی دلتنگی رو میفهمه که معنی وابستگی رو چشیده باشه...

گاه همه چیز ساده اغاز میشود گاه همه چیز آرام آغاز میشود و گاه همه چیز ساده و ارام به پایان میرسد، بی آنکه بدانیم چرا؟ راستی چرا؟

گاه دلتنگ ميشوم،دلتنگترازهمه دلتنگها،گوشه اي مينشينم وميشمارم حسرتهارامحاكمه ميكنم وجدانم را،كدام قلب راشكستم وكدام احساس را له كردم وكدام خواهش رانشنيدم وبه كدام دلتنگي خنديدم كه اينچنين دلتنگم؟

حال که با خیالت زندگی میکنم، معنای دلتنگی را نمی فهمم. دلتنگ خـــــــیالت که نمیشوم...