کاش خدا یکم صبر میکرد.. هنوز آماده نبودیم واسه بزرگ شدن! :|

تنها سکانس‌هایی که تو سریال‌های ایرانی واقعا خوب کار میشه مجالس ختم هست... چنان حس رو به بیننده منتقل میکنن که نگو، یعنی قشنگ آدمو می‌برن به عمق فاجعه! :|

اعراب... به ما یاد دادن تالبی رو طالبی بنویسیم که همه ی حروف کلمه پشت سر هم رو کیبورد قرار نگیرن و ما شاهد جالبی تایپ این کلمه نباشیم... داری امتحان میکنی؟

از عجايب زنها اينه كه مجتمع هاي تجاري رو طبقه به طبقه ومغازه به مغازه ميگردن؛بعد كه از خريد ميان برن خونه ميگن "اووووه ماشين چقدر دوره" :))

خوب شد بازیِ Pou اومد توو گوشیا تا پسرا بعد ابرو برداشتن و گوشواره انداختن قشنگ طعم مادر بودن رو بِچِشَن =)) دخترا موج مکزیکی :)))

میگن اون دنیا جهنم، در دستشوییاش از پایین نیم متر بازه؛ تو دستشویی امنیت نداری...

اندر روایت است پسری که شجریان گوش میده، پسر نیست که . . . لامصب مرد زندگیه:)))

دلم میخواد برم خارج پیشه بابام فقط حیف.... . . . . . . بابام خارج نیس

به مامانم میگم ناهار چی داریم؟؟ میگه گشنته میگم آره از صب تاحالا داشتم درس میخوندم....! . . . "وزارت مبارزه با پ ن پ"

یه روایتی هس که میگه: سگ بشی ،خرت میکنن!!! :)

گر کسی مرا خواست ، بگویید رفته ! اگر پرسید کجا ؟ بگویید رفته بخوابه حتما نباید یه چیز عاشقی باشه که...

حکایت عجبیه : میبینی هوا گرمه مخوای خنک شی میری بستنی میخوری بعد از خوردن بستنی باید بری اب بخوری تا تشنگی بعد بستنی رو از بین ببری

من اگه استاد بشم از اونا ميشم ک نه و هفتادو پنج رو ده نميکنن!

عاقا پرویز پرستویی آلبوم داده بیرون...!!!!!!!!!!!!!!!! فک کنم بعدشم نوبت احمد پورمخبره با همراهی عزت ا.. انتظامی!! . . . من دیگه حرفی ندارم....

ترسناک ترین مرحله آمپول زدن اونجاس که آمپولو میخوان آماده کنن اوجش هم اون قسمتیه که دو قطره ازش میزنه بیرون وای وای بزارید بقیشو نگم دیگه حتی تعریف کردنشم ترسناکه

میگن اون قدیما دخترها صد تا صد تا خواستگار داشتند عجب مگه داریم0-0