بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه

{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس جوک

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

به داداشم گفتم لپ تاپمو بده . کلا دو متر از هم فاصله داشتیم. دیدیم نه میتونه پرت کنه نه میتونه سر بده . اخرش گذاشتش رو یه پتو گفت بکش از اون ور !!!!/.!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

داداشم شب عروسیش اسرار داشت همه مهمونا بمونن دست مادرزنشم گرفته بود با گریه می گفت:حاج خانم دلت میاد ما رو تنها بزاری

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

داشتم تلویزیون نگامیکردم یهو صدای داد از اشپز خونه بیرون اومد بعد دیدم داداشم این شاهکار خلقت تو مایکروفرداشته جوراباشو خشک میکرده که اتیش گرفته  نه جون من جون تو فک وفامیله من یکی دارم

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

داداشم بخاطر اینکه به بابام ثابت کنه واسه خودش مردی شده و موقع زن گرفتنشه! . . . . . . . . میره کولرو خاموش میکنه !

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

مامان من نه از امتیاز خواهرشوهر بودن شانس آورده نه از امتیاز عروس بودن و چه بسا از امتیاز مادرزن بودن خدا شانس بده!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

از چشمام داشت آب میومد دختر خالم با اعتماد به نفس  برگشته میگه:وای چشمات آبریزش بینی داره :|

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

دوسال پیش مراسم عقد دختر داییم بود شوهرش قبل از عقد گلاب ب روتون دستش تا بازو تو دماغش بود بعد از عقد هم انگشت کرد تو عســـــــــــــل و....... نـــــوش جان عشقش!!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

داداشم کلاس پنجم که بود شبا با شلوار لی وجوراب می خوابید تا صبحا 5 دقیقه دیر تر بیدار بشه

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

یه روز با کل فک وفامیل می خواستیم بریم بیرون حالا مامانم بهم گفت داداشت مدرسه است برو کلید وبده به همسایه حالا خوشحال برگشتم مدیونید فکر کنید من وجا گذاشتن و تا مقصد نفهمیدن :(

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

این روزا مامانم منو بچه صدا میکنه چون میگه شناسنامه ندارم (دادیم تعویضش کنن) جلو همه بچه صدام میکنه و میگه هویت ندارم...

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

الان رفتم تو کوچه سطل اشغال و خالی کنم چشمم خورد ب یه صحنه ی دردناک بغضم گرفت♀♀♀ . . . . . . . . . عصری ک من خونه نبودم گیلاس خوردن ب من نگفتن

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

میدونید تو مهمونی زنانه کدوم قسمتش خیلی جالبه بچه ب مامانش میگه: پی پی دارم خخخخخخخخخخ

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اگه دو ماهم خونه نباشم ، از نظر مادر گرامی من مسئول اون نیم کیلو نون خامه ای تو فریزرم که خورده شده... والا خامه ئه داره کپک میزنه نمیده ما بخوریم... دهن ما نجسه؟؟؟

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

از مامانم می پرسم مهر که تولدمه قراره چی بهم هدیه بدی؟ میگه با این رتبه ی کنکوری که ازت دیدم فقط میتونم بسته ی محرک ذهنی بیبی انیشتین بهت هدیه بدم،حس میکنم واقعا نیازش داری...

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

بابـای من فقـط و فقـط در صـورتی یه بخـش خبـری رو از دسـت میده که در حال تماشـای یه بخـش خبری دیگه باشـه !!!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

به خواهرم می گم وقتی خوابم آب سرد نپاش روم سکته می کنم می گه عیب نداره بمیری تبلتت مال من می شه.....محبت به من یا به تبلت لایک چیزی ازموست کم نمی کنه

{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس جوک

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

به داداشم گفتم لپ تاپمو بده . کلا دو متر از هم فاصله داشتیم. دیدیم نه میتونه پرت کنه نه میتونه سر بده . اخرش گذاشتش رو یه پتو گفت بکش از اون ور !!!!/.!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

داداشم شب عروسیش اسرار داشت همه مهمونا بمونن دست مادرزنشم گرفته بود با گریه می گفت:حاج خانم دلت میاد ما رو تنها بزاری

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

داشتم تلویزیون نگامیکردم یهو صدای داد از اشپز خونه بیرون اومد بعد دیدم داداشم این شاهکار خلقت تو مایکروفرداشته جوراباشو خشک میکرده که اتیش گرفته  نه جون من جون تو فک وفامیله من یکی دارم

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

داداشم بخاطر اینکه به بابام ثابت کنه واسه خودش مردی شده و موقع زن گرفتنشه! . . . . . . . . میره کولرو خاموش میکنه !

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

مامان من نه از امتیاز خواهرشوهر بودن شانس آورده نه از امتیاز عروس بودن و چه بسا از امتیاز مادرزن بودن خدا شانس بده!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

از چشمام داشت آب میومد دختر خالم با اعتماد به نفس  برگشته میگه:وای چشمات آبریزش بینی داره :|

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

دوسال پیش مراسم عقد دختر داییم بود شوهرش قبل از عقد گلاب ب روتون دستش تا بازو تو دماغش بود بعد از عقد هم انگشت کرد تو عســـــــــــــل و....... نـــــوش جان عشقش!!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

داداشم کلاس پنجم که بود شبا با شلوار لی وجوراب می خوابید تا صبحا 5 دقیقه دیر تر بیدار بشه

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

یه روز با کل فک وفامیل می خواستیم بریم بیرون حالا مامانم بهم گفت داداشت مدرسه است برو کلید وبده به همسایه حالا خوشحال برگشتم مدیونید فکر کنید من وجا گذاشتن و تا مقصد نفهمیدن :(

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

این روزا مامانم منو بچه صدا میکنه چون میگه شناسنامه ندارم (دادیم تعویضش کنن) جلو همه بچه صدام میکنه و میگه هویت ندارم...

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

الان رفتم تو کوچه سطل اشغال و خالی کنم چشمم خورد ب یه صحنه ی دردناک بغضم گرفت♀♀♀ . . . . . . . . . عصری ک من خونه نبودم گیلاس خوردن ب من نگفتن

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

میدونید تو مهمونی زنانه کدوم قسمتش خیلی جالبه بچه ب مامانش میگه: پی پی دارم خخخخخخخخخخ

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اگه دو ماهم خونه نباشم ، از نظر مادر گرامی من مسئول اون نیم کیلو نون خامه ای تو فریزرم که خورده شده... والا خامه ئه داره کپک میزنه نمیده ما بخوریم... دهن ما نجسه؟؟؟

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

از مامانم می پرسم مهر که تولدمه قراره چی بهم هدیه بدی؟ میگه با این رتبه ی کنکوری که ازت دیدم فقط میتونم بسته ی محرک ذهنی بیبی انیشتین بهت هدیه بدم،حس میکنم واقعا نیازش داری...

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

بابـای من فقـط و فقـط در صـورتی یه بخـش خبـری رو از دسـت میده که در حال تماشـای یه بخـش خبری دیگه باشـه !!!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

به خواهرم می گم وقتی خوابم آب سرد نپاش روم سکته می کنم می گه عیب نداره بمیری تبلتت مال من می شه.....محبت به من یا به تبلت لایک چیزی ازموست کم نمی کنه