بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه

{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس پ ن پ

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

از تو حموم به مامانم می‌گم یه صابون بده میگه: مگه صابون نیست؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ تعدادمون زیاده میترسم یه وقت کم بیاد

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

رفتم باغ وحش از نگهبانه میپرسم ببخشید آقا قفس شیرا کجاست ؟ میگه بازدید کننده ای ؟ پَـــ نَ پَــــ نه از اقوامشون هستم اینورا کاری داشتم گفتم سری بهشون بزنم

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

به بابام می‌گم : میگم بابا تصمیم رو گرفتم می‌خوام زن بگیرم میگه : میشناسیش؟ میگم : آره میگه : مجرده؟ گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ منتظرم شوهرش رضایت نامشو امضا کنه بریم خواستگاری

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

رفتم واسه استخدام یارو میگه اومدی واسه استخدام؟ گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ اومدم ببینم کی استخدام می‌شه ازش شیرینی بگیرم!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

داشتم تلویزیون می‌دیدم بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعدش به من میگه داشتی میدیدی؟ گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر یارو گفت : راحت باشه؟ گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ خار داشته باشه

{{::'controllers.mainSite.Group1' | translate}} اس ام اس فوکاهی / اس ام اس پ ن پ

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

از تو حموم به مامانم می‌گم یه صابون بده میگه: مگه صابون نیست؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ تعدادمون زیاده میترسم یه وقت کم بیاد

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

رفتم باغ وحش از نگهبانه میپرسم ببخشید آقا قفس شیرا کجاست ؟ میگه بازدید کننده ای ؟ پَـــ نَ پَــــ نه از اقوامشون هستم اینورا کاری داشتم گفتم سری بهشون بزنم

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

به بابام می‌گم : میگم بابا تصمیم رو گرفتم می‌خوام زن بگیرم میگه : میشناسیش؟ میگم : آره میگه : مجرده؟ گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ منتظرم شوهرش رضایت نامشو امضا کنه بریم خواستگاری

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

رفتم واسه استخدام یارو میگه اومدی واسه استخدام؟ گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ اومدم ببینم کی استخدام می‌شه ازش شیرینی بگیرم!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

داشتم تلویزیون می‌دیدم بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعدش به من میگه داشتی میدیدی؟ گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر یارو گفت : راحت باشه؟ گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ خار داشته باشه