غریقی در طوفان تنها مانده است آخرین فریادهای خسته اش را که تو را می خواند ـ بشنو ، بشتاب ، او را دریاب

دوست داشتن از عشق برتر است و من هرگز خود را تا سطح بلند ترین قله عشق های بلند ، پایین نخواهم آورد

می دانم تشنه ای اما … اما این دریا را در کوزه نمی توان کرد.

عشق در اوج اخلاصش ، به ایثار رسیده است و در اوج ایثارش ، به قساوت !

تا بی پناه نگردم ، پناهم نخواهی داد تا نیفتم ، دستم را نخواهی گرفت

دایا به هر که دوست می داری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است ، و به هرکه دوست تر می داری ، بچشان که دوست داشتن از عشق برتر !

هر کسی را نه بدان گونه که « هست »، احساس می کنند بدان گونه که « احساسش » می کنند ، هست

به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد

اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن! در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است

دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند

اگر قادر نیستی خود را بالا ببری ، همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالا ببری..

ارزش وجودی هر انسانی به اندازه حرف هایی است که برای نگفتن دارد...

خدایا به من زیستی عطا کن که در لحظه مرگ ، به بی ثمری لحظه ای که برای زیستن تلف کرده ام ، سوگوار نباشم!

گر تنهاترین تنها شوم ، باز خدا هست. او جانشین همه نداشتن های من است

گوسفندی ذبح کن و لقمه ای به گرسنه ای ببخش ! وه که این حج , کلافه ام می کند ! چهار سال است که هنوز از حج باز نگشته ام ! هنوز حاجی نشده ام !!!

خدایا : خود خواهی را چنان در من بکش، یا چندان برکش، تا خود خواهی دیگران را احساس نکنم و از آن در رنج نباشم