عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذت میبرد

اشرار ، کسانی را گویند که عیوب مردم را جستجو می‌کنند و به‌ آن می‌چسبند و نیکویی آن‌ها را به دست فراموشی می‌سپارند مانند مگسی که در جاهای کثیف می‌نشیند و از جاهای تمیز دوری می‌کند

لذتی که از علم حاصل میشود بی آلایش است

علاقه ای در دنیا شدید تر از عشق به وطن نیست

عشق بلایی است که همه خواستارش هستند

به‌ ضرورت آمدم در این جهان و به‌ حیرت زیستم و به‌ کراهت می‌روم

موسیقی تأثیر فوق العاده ای در روح انسان دارد و اگر درست به کار رود میتواند زیبایی را در رویاهای روح جایگزین کند

طبیعت، در همه‌ی ما استعدادهای مشابه نیافریده، بلکه استعدادها دیگرگون است؛ برخی برای یک کار شایسته‌اند، برخی برای کار دیگر

برای جامعه، فضیلت و اخلاق از نان شب هم واجب تر است. اگر جامعه ای شکست اخلاقی بخورد با هیچ نیرویی نمی توان شکست را جبران نمود

باید تا می‌توانیم بکوشیم نخستین داستان‌هایی که برای کودکانمان گفته می‌شود، مشوق نیکویی اخلاق باشد.

نیرومندترین مردم کسی است که خشم خود را نگه دارد

اگر در جایی از شهر، تهیدست یافت شود، در همان نزدیکی، دزد و جیب‌بُر و دشمن مقدسات و هر گونه بدکار دیگر هم پنهان خواهند بود

تربیت در همان جوانی، کارساز بوده و بنای هر نقشی که در آن هنگام بریزد، پابرجا خواهد ماند اف

نفسی که پیراسته و آراسته نباشد، خواهی نخواهی از ویژگی میانه‌روی هم بی‌بهره است

چه سزاوار است که آدمی در آمیزش با صاحبان جمال، خود را نیز به زیبایی و آراستگی بیاراید

زینت انسان [در] سه چیز است : علم، محبت و آزادی