زمانی که پول حاکم باشد، عدالت و آزادی وجود نخواهد داشت.

قانونی که مختص قدرتهای مالی و نقشه ها و طرحهای پشت پرده و جاه طلبیهای شخصی باشد فسادیست که بی عدالتی را مجاز می کند.

همهٔ انسانها به طور یکسان محکوم‌اند که روزی بمیرند… ایستاده مردن بهتر از زانو زده زیستن است.

همیشه روزهایی هست که آدم در آن کسانی را که دوست میداشته, بیگانه می یابد

آدم تنها مخلوقی است که نمی‌خواهد همان باشد که هست.

تمام مردم خیال های باطل دارند،و افکار فاسد باعث لذت و کامرانی آنهاست. دیگران هم یک روز مانند من محکوم به مرگ میشوند. 

ترجیح می دهم طوری زندگی کنم که گویی خدا هست و وقتی مردم بفهمم که نیست،تا این که طوری زندگی کنم که انگار نیست،و وقتی مردم بفهمم که هست.

باید پولی بپردازیم و خود را با ابتذال رنج بشری بیالاییم. جهان کثیف، زننده، و لجن درد.

آغاز اندیشیدن،سرآغاز تحلیل رفتن است.

مسیح روزی می آید که دیگر به آمدنش نیازی نیست کامو

به آنچه که ما را به برخی از انسان ها وابسته میکند نام عشق ندهیم.

اگر نتوان آزادی و عدالت را یک جا داشت و من مجبور باشم میان این دو یکی را انتخاب کنم آزادی را انتخاب می کنم تا بتوانم به بی عدالتی

در کوران زمستان دریافتم که در من، تابستانی شکست ناپذیر وجود دارد.

این دنیا به این صورتی که ایجاد شده، قابل تحمل نیست. از این روی من  به ماه یا خوشبختی و یا به زندگی جاوید محتاجم. به چیزی که  شاید دیوانگی باشد ولی متعلق به این دنیا نباشد!

امروز خم شدم و در گوش بچه ای که مرده به دنیا آمد آرام گفتم: "چیزی  را از دست ندادی"

اگر کفش ات پایت را می زد و از ترس سخن مردم پابرهنه نشدی و درد را  به پایت تحمیل کردی، دیگر در مورد آزادی شعار نده!