مرگ ، همه هستی ها را به یك چشم نگریسته و سرنوشت آنها را یكسان می كند ، نه توانگر می شناسد و نه گدا .

زر پرستی و شكم پروری همه احساسات عالیه انسان را خفه می كند .

انسان نه فقط احمق ترین حیوانات است ، بلكه درنده ترین و شریر ترین آنهاست .

انسان متمدن امروزی و همچنین وحشی های سرگردان به جز شكم و شهوت چیز دیگری را در نظر ندارند .

اگر بشر دست از كشتن حیوانات بردارد ، آدم هم نخواهد كشت .

از كجا باید شروع كرد ؟ چون همه فكر هایی كه عجالتا در كله ام می جوشد ، مال همین الان است ، ساعت و دقیقه و تاریخ ندارد .

برای من بزرگترین معجزه همین است كه من وجود دارم .

خوب بود می توانستم كاسه سر خودم را باز كنم و همه این توده نرم و خاكستری پیچ پیچ كله خودم را در آورده بیندازم دور ، بیندازم جلو سگ .

كسانی كه دست از جان شسته اند و از همه چیز سر خورده اند ، تنها آنان می توانند كارهای بزرگ انجام دهند .

انسانیت پیشرفت نخواهد كرد و آرام نخواهد گرفت و روی خوشبختی و آزادی و آشتی را نخواهد دید تا هنگامی كه گوشت خوار است .

آنها به من می خندند ، نمی دانند كه من بیشتر به آنها می خندم .

آدم باید كارش را تمام و كمال بكند تا مو ، لای درزش نرود و گرنه بقیه اش ، اینكه كسی می گوید اهمیت ندارد .

گیاه خواری اولین گامی است كه به سوی راستی و درستی برداشته می شود و برای آیندگان گرانبها خواهد بود .

چقدر هولناك است وقتی كه مرگ آدم را نمی خواهد و پس می زند .

حق به جانب آنهایی است كه می گویند بهشت و دوزخ در خود اشخاص است .

از روشنایی خوشم نمی یاد ، جلو آفتاب همه چیز لوس و معمولی میشه .