{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
آنقدر ك از ديروز ميترسم هراس از فردا ندارم،فردا شايد بيايي اما ديروز رفتي...!
دو دختر خدمت شیخی رسیدند... . . . . . . . . . . . . . . شیخم خدمت هر دو رسید والاااااااااااااااااا شیخِ شوخی که نیست ..
تمام گوشه به گوشه ی جهان رو هم بگردم جیگر گوشه ام تویی
همدم ما یه پشه بود ! هوا سرد شد … اونم رفت …
مامور آمار اومده دم مجتمعمون.میگه اینجا همین ۴ طبقه هست ؟ میگم : پ ن پ ۵ طبقه اس. یه طبقه اش رو hidden کردیم ...
یه بار یه یزدی و میبدی با هم تصادف میکنن میبدی با موتور بوده! یزدیه از ماشین پیاده میشه میگه باکت هه؟؟ میبدی میگه باکم هه درش نی!
میخواهم بهترین دارایی ام را نثارت کنم.. اما نمیدانم چگونه تو را به خودت هدیه کنم؟؟؟
تلخی یه کابوس.... کابوسی از نبودن تو... تلخ تر از تلخ... فقط یک لحظه ست,تا که دستم را بگیری فراموش میشود... این معجزه ی حضور توست . دوستت دارم آقای من.
کاش آن لحظه که تقدیم تو شد هستی من میسپردم مراقبش باش جنس این جام بلور است پر از عشق و غرور است مبادا بازیچه شود میشکند...
حمـاقـت کـه شاخ و دم نــدارد! حمـاقـت یـعنـﮯ مـن کـه اینقــدر میــروم تـا تـو دلتنـگ ِ مـن شـوﮮ! خـبری از دل تنـگـﮯ ِ تـو نمـی شود! برمیگردم چـون دلـتنـگـت مــی شــوم!!
مثل لحظه ای ، روزگارم امد و رفت روزهایم سپری شدند به آينه نگا کردم يعني من اينم؟؟؟؟؟ یه پیرمرد...!! زنگی همین است
گرگ هم که باشی عاشق بره ای خواهی شد که تو را به علف خوردن وا می دارد و رسالت عشق این است شدنِ آنچه نیستی !
کاش همیشه در کودکی می ماندیم تا به جای دلهایمان سر زانوهایمان زخمی میشد
نفس بده که برایت نفس نفس بزنم نفس به جز تو نخواهم برای کس بزنم مرا اسیرخودکردی دعایم کن افبی که آخرین نفس را در این قفس بزنم
مواظب خودت باش امروز روز آتشنشانه منم میخوام بگم بیان خاموشت کنن آتیش پاره
تولد و مرگ را درمانی نیست مهم این است که فاصله میان این دو را شاد زندگی کنیم . . .
آنقدر ك از ديروز ميترسم هراس از فردا ندارم،فردا شايد بيايي اما ديروز رفتي...!
دو دختر خدمت شیخی رسیدند... . . . . . . . . . . . . . . شیخم خدمت هر دو رسید والاااااااااااااااااا شیخِ شوخی که نیست ..
تمام گوشه به گوشه ی جهان رو هم بگردم جیگر گوشه ام تویی
همدم ما یه پشه بود ! هوا سرد شد … اونم رفت …
مامور آمار اومده دم مجتمعمون.میگه اینجا همین ۴ طبقه هست ؟ میگم : پ ن پ ۵ طبقه اس. یه طبقه اش رو hidden کردیم ...
یه بار یه یزدی و میبدی با هم تصادف میکنن میبدی با موتور بوده! یزدیه از ماشین پیاده میشه میگه باکت هه؟؟ میبدی میگه باکم هه درش نی!
میخواهم بهترین دارایی ام را نثارت کنم.. اما نمیدانم چگونه تو را به خودت هدیه کنم؟؟؟
تلخی یه کابوس.... کابوسی از نبودن تو... تلخ تر از تلخ... فقط یک لحظه ست,تا که دستم را بگیری فراموش میشود... این معجزه ی حضور توست . دوستت دارم آقای من.
کاش آن لحظه که تقدیم تو شد هستی من میسپردم مراقبش باش جنس این جام بلور است پر از عشق و غرور است مبادا بازیچه شود میشکند...
حمـاقـت کـه شاخ و دم نــدارد! حمـاقـت یـعنـﮯ مـن کـه اینقــدر میــروم تـا تـو دلتنـگ ِ مـن شـوﮮ! خـبری از دل تنـگـﮯ ِ تـو نمـی شود! برمیگردم چـون دلـتنـگـت مــی شــوم!!
مثل لحظه ای ، روزگارم امد و رفت روزهایم سپری شدند به آينه نگا کردم يعني من اينم؟؟؟؟؟ یه پیرمرد...!! زنگی همین است
گرگ هم که باشی عاشق بره ای خواهی شد که تو را به علف خوردن وا می دارد و رسالت عشق این است شدنِ آنچه نیستی !
کاش همیشه در کودکی می ماندیم تا به جای دلهایمان سر زانوهایمان زخمی میشد
نفس بده که برایت نفس نفس بزنم نفس به جز تو نخواهم برای کس بزنم مرا اسیرخودکردی دعایم کن افبی که آخرین نفس را در این قفس بزنم
مواظب خودت باش امروز روز آتشنشانه منم میخوام بگم بیان خاموشت کنن آتیش پاره
تولد و مرگ را درمانی نیست مهم این است که فاصله میان این دو را شاد زندگی کنیم . . .
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}