{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
ﺳﺎﻋـﺖ ﮐـﻪ ﺯﻧـﮓ ﻣـﯽﺯﻧـﺪ ... ﻣـُﺪﺍﻡ ﺑـﻪ ﺍﯾـﻦ ﻓـﮑﺮ ﻣـﯽﮐﻨـﻢ ﮐـﻪ ﺗــﻮ ﺍﺯ ﺳـﺎﻋﺖ ﻫـﻢ ﮐـﻤﺘـﺮﯼ ...؟
جانم را ب لبم رساندی از بس نامش را شنیدی و زار زدی.... دلت برایش ب تنگ آمده برو پی اش انقدر سراغش را از چشمانم مگیر.
واقعیت ها را هر روز صبح جا میگذارم پشت اتاق گریم، از بس آدمها واقعی بودنمان را دوست ندارند . . .
دل.....این واژه ی بی نقطه گاهی به وسعت تمام ناگفته هانقطه دار میشود....لکه دار میشود! تنگ میشود ازبس واژه های نقطه دار را در خودش تلنبار میکند......
هر آهنگی که گوش میدم.. هر زبانی که باشه.. بغضم را می شکند.. نمیدانم این بغض لعنتی به چند زبان مسلط است..؟!!!!
سلامتیه دلامون که دلتنگ کسایی میشن که اصلا نمیدونن دل چیه
گاهی روزها آنقدر دلم میگیرد که شک میکنم نکند جمعه ای پر از انتظار باشد...
من هنوز تو را .... مثل تمام شدن مشق شب بچگی هایم دوست دارم ....
از ایـــــنجا صدایت میـــــکنم ! تو از آنــــــجا بغلم کن !
چه شباحت متفاوتی بین ماست: تو دل شکسته ای، من دلشکسته ام...
حسرت یعنی شانه هایت دوش به دوشم باشد اما نتوانم از دلتنگی به آن پناه ببرم... حسرت یعنی تو که در عین بودنت، داشتنت را آرزو می کنم...
براي باران فرقي نداره كي داره يا كي نداره...
ﺧﺪاﯾﺎ... . . اﻧﺪﻛﯽ ﻧﻔﻬﻤﯽ ﻋﻄﺎ ﻛﻦ،........ . . ﻛﻪ راﺣﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﻛﻨﯿﻢ ...! ﻣُﺮدﯾﻢ از ﺑﺲ ﻓﻬﻤﯿﺪﯾﻢ و ﺑﻪ روی ﺧﻮدﻣﻮن ﻧﯿﺎوردﯾﻢ....!!!!
ﺍﺳﻤﺖ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ؟ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺖ ﮐﻨﻢ . . .
خيلي دلتنگ روزهايي هستم كه كنار دريا بوديم و دريارو نميديديم
تک تک ثانیه هایم به انتظاری میگذرد که تو در آن سهیمی... .
ﺳﺎﻋـﺖ ﮐـﻪ ﺯﻧـﮓ ﻣـﯽﺯﻧـﺪ ... ﻣـُﺪﺍﻡ ﺑـﻪ ﺍﯾـﻦ ﻓـﮑﺮ ﻣـﯽﮐﻨـﻢ ﮐـﻪ ﺗــﻮ ﺍﺯ ﺳـﺎﻋﺖ ﻫـﻢ ﮐـﻤﺘـﺮﯼ ...؟
جانم را ب لبم رساندی از بس نامش را شنیدی و زار زدی.... دلت برایش ب تنگ آمده برو پی اش انقدر سراغش را از چشمانم مگیر.
واقعیت ها را هر روز صبح جا میگذارم پشت اتاق گریم، از بس آدمها واقعی بودنمان را دوست ندارند . . .
دل.....این واژه ی بی نقطه گاهی به وسعت تمام ناگفته هانقطه دار میشود....لکه دار میشود! تنگ میشود ازبس واژه های نقطه دار را در خودش تلنبار میکند......
هر آهنگی که گوش میدم.. هر زبانی که باشه.. بغضم را می شکند.. نمیدانم این بغض لعنتی به چند زبان مسلط است..؟!!!!
سلامتیه دلامون که دلتنگ کسایی میشن که اصلا نمیدونن دل چیه
گاهی روزها آنقدر دلم میگیرد که شک میکنم نکند جمعه ای پر از انتظار باشد...
من هنوز تو را .... مثل تمام شدن مشق شب بچگی هایم دوست دارم ....
از ایـــــنجا صدایت میـــــکنم ! تو از آنــــــجا بغلم کن !
چه شباحت متفاوتی بین ماست: تو دل شکسته ای، من دلشکسته ام...
حسرت یعنی شانه هایت دوش به دوشم باشد اما نتوانم از دلتنگی به آن پناه ببرم... حسرت یعنی تو که در عین بودنت، داشتنت را آرزو می کنم...
براي باران فرقي نداره كي داره يا كي نداره...
ﺧﺪاﯾﺎ... . . اﻧﺪﻛﯽ ﻧﻔﻬﻤﯽ ﻋﻄﺎ ﻛﻦ،........ . . ﻛﻪ راﺣﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﻛﻨﯿﻢ ...! ﻣُﺮدﯾﻢ از ﺑﺲ ﻓﻬﻤﯿﺪﯾﻢ و ﺑﻪ روی ﺧﻮدﻣﻮن ﻧﯿﺎوردﯾﻢ....!!!!
ﺍﺳﻤﺖ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ؟ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺖ ﮐﻨﻢ . . .
خيلي دلتنگ روزهايي هستم كه كنار دريا بوديم و دريارو نميديديم
تک تک ثانیه هایم به انتظاری میگذرد که تو در آن سهیمی... .
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}