{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
کاش تو بچگیم جایی بودم که تنها تلخی زندگیم شربت سرماخوردگی بود.
خوش به حالت آسمـــانـــ بغضت کـــ میشکــند همه خوشــحال میشــوند بغض من کــ میشــکند همه میگــویند: چته بــــاز!!!!!!!!
که هر چه بخت بلند است عمر کوتاه است..
بگین برگرده...گلوم زخمه از بغضهایی که وا نشده.
اعتراف میکنم من ارش با 17 سال سن 50کیلو وزن 180 سانتی متر قد شبا عروسک پلنگ صورتی مو بغل میکنم میخوابم
اعتراف میکنم من جورابای کثیفمو یکی دو روز میذارم پشت پنجره هم بوشون بیرون میره هم عرقش خشک می شه درست عین روز اولش نیازیم به شستن نداره راستی چندشم خودتی
بیا که در تن خسته توان درآید باز بیا در تن مرده روان درآید باز بیا که فرقت چشم تو ام چنان در بست که فتح باب وصالت مگر گشاید باز
لحــظه ی رفــتـن ســکـوتـم عـــلامت رضـا نـبـود مــی خـــواسـتـــم مثـــل هـمـیشـه روی حــرفت حــرفی نیــاورم .
نوشته ها بهانه است...فقط مینویسم که یادآوری کنم بیادتم...باورش باتو.
بی خیالم هم شوی بی خیالـــت نمیشوم می توانم جای خالیت را با خیالت پر کنم !!
اعتراف میکنم وقتی درس میخونم هواسم به همه جای دنیا هست الا درست خوندن . . . شما هم مثل من هستین؟!؟!؟!؟ خدا عاقبت منو بخیر کنه!!!!!
اقا من اعتراف میکنم یسری از پستاییکه خیلی طولانیه و حال خوندنشو ندارم، فقط لایک میکنمو رد میشم. فقط بخاطر اینکه زحمت کشیده اونهمه تایپ کرده! خخخخخخخ کیا مث منن؟؟
اعتراف میکنم به قدری که برای تابستونم برنامه ریزی کردم، برای ایام مدرسم نکرده بودم :|:|
همه چیز را فروختم ... جز آن صندلی که جای تو بود .. شاید آنروز که برگشتی خسته باشی .
خیلی دیره، وقتی که تازه می فهمی اونی که از همه ساکت تر بوده بیشتر از همه دوستت داشته.
اعتراف میکنم: بچه که بودم فکر میکردم این مورچه طلایی کوچولو ها خارجــــیَن...!!! :))
کاش تو بچگیم جایی بودم که تنها تلخی زندگیم شربت سرماخوردگی بود.
خوش به حالت آسمـــانـــ بغضت کـــ میشکــند همه خوشــحال میشــوند بغض من کــ میشــکند همه میگــویند: چته بــــاز!!!!!!!!
که هر چه بخت بلند است عمر کوتاه است..
بگین برگرده...گلوم زخمه از بغضهایی که وا نشده.
اعتراف میکنم من ارش با 17 سال سن 50کیلو وزن 180 سانتی متر قد شبا عروسک پلنگ صورتی مو بغل میکنم میخوابم
اعتراف میکنم من جورابای کثیفمو یکی دو روز میذارم پشت پنجره هم بوشون بیرون میره هم عرقش خشک می شه درست عین روز اولش نیازیم به شستن نداره راستی چندشم خودتی
بیا که در تن خسته توان درآید باز بیا در تن مرده روان درآید باز بیا که فرقت چشم تو ام چنان در بست که فتح باب وصالت مگر گشاید باز
لحــظه ی رفــتـن ســکـوتـم عـــلامت رضـا نـبـود مــی خـــواسـتـــم مثـــل هـمـیشـه روی حــرفت حــرفی نیــاورم .
نوشته ها بهانه است...فقط مینویسم که یادآوری کنم بیادتم...باورش باتو.
بی خیالم هم شوی بی خیالـــت نمیشوم می توانم جای خالیت را با خیالت پر کنم !!
اعتراف میکنم وقتی درس میخونم هواسم به همه جای دنیا هست الا درست خوندن . . . شما هم مثل من هستین؟!؟!؟!؟ خدا عاقبت منو بخیر کنه!!!!!
اقا من اعتراف میکنم یسری از پستاییکه خیلی طولانیه و حال خوندنشو ندارم، فقط لایک میکنمو رد میشم. فقط بخاطر اینکه زحمت کشیده اونهمه تایپ کرده! خخخخخخخ کیا مث منن؟؟
اعتراف میکنم به قدری که برای تابستونم برنامه ریزی کردم، برای ایام مدرسم نکرده بودم :|:|
همه چیز را فروختم ... جز آن صندلی که جای تو بود .. شاید آنروز که برگشتی خسته باشی .
خیلی دیره، وقتی که تازه می فهمی اونی که از همه ساکت تر بوده بیشتر از همه دوستت داشته.
اعتراف میکنم: بچه که بودم فکر میکردم این مورچه طلایی کوچولو ها خارجــــیَن...!!! :))
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}