زَهر است عطای خلق هر چند که دوا باشد حاجت ازکی طلبی جایی که خداباشد

خدایا به تنهاییت قسم ما را به آنچه که قسمت مان نیست عادت نده

خدایا مرا ببخش که همواره در گرفتاری هایم دنیا را از تو خواسته ام الهی دستانی عطا کن که تو را برایم از تو بخواهد

کار خدا نشد ندارد ، او خوب می داند چطور در و تخته را به هم جور کند خواسته هایت را به او بسپار ، او حتما راهی برای رسیدن ، به تو نشان خواهد داد

خدایا خواستم بگویم تنهایم اما نگاه خندانت مرا شرمگین کرد چه کسی بهتر از تو

ﺷﻌﺎﻉ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻴﺖ ﺭا ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺯﻳﺎﺩ ﻛﻦ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻛﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﺑﺘﻮاﻧﻲ ﻫﻤﻪ ﺭا ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎ ﺩﻫﻲ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺗﺎ ﺧﺪا ﻓﺎﺻﻠﻪاﻱ ﻧﻴﺴﺖ

وقتی چشم امیدتان به خدا باشد و باور و ایمان قوی داشته باشید هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که راست نباشد هیچ چیز آنقدر عجیب نیست که پیش نیاید

الهــــی چون در تــــو نگریـم شاهیـــم و تــــاج برســـر و چون به خــــود نگیریـم ، خاکیــــم و خاک برســــر . . .

به خاطر بسپاریم که همراهی خدا با انسان مثل نفس کشیدن است آرام  ،  بی صدا  ، همیشگی . . .

خدایا تو می دانی آنچه را که من نمی دانم در دانستن تو آرامشیست و در ندانستن من تلاطم ها تو خود با آرامشت تلاطمم را آرام ساز

الهی همنشین از همنشین رنگ می گیرد خوشا آنکه با تو همنشین است

از خدا برگشتگان را کار چندان سخت نیست سخت کار ما بُوَد کز ما خدا برگشته است

شک دارم که خالق دانه های انار زندگی مرا بی نظم چیده باشد

پروردگارا مهارت مراقبت از آنچه را که به ما بخشیده ای در قلبمان بکار زیرا ما در از دست دادن استاد شده ایم

هر صبح پلک هایت فصل جدیدی از زندگی را ورق می زند سطر اول همیشه این است : خدا همیشه با ماست پس دوست عزیز بخوانش با لبخند

می گن شبا فرشته ها از آرزوی آدما قصه می گن واسه خدا خدا کنه همین حالا رویای تو هرچی باشه گفته بشه پیش خدا