{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
یک فنجان درد و دل بدون شکر برای تو آورده ام بنوش... تا از دهان نیفتاده... بنوش
تا آخرت هم اگه تنها موندی مهم نیست..، فقط نذار به جای برسی که تو آغوش کسى به یاد یکی دیگه باشی..!
حالم خیلی بده شده هم کسی رو بخواین و هم نخواین بعد ی شب بگن دیروز عقدش بود! نمی دونم ناراحت باشم،بی تفاوت یا خوشحال
می خواهم بنویسم نمی توانم ؛ یک کلمه به ذهنم می رسد " تــــ ــــو " تمام شد این هم نوشته ی امروز..!!@
گاهي بايد نباشي تا بفهمي نبودنت واسه كي مهمه....... اونوقته كه ميفهمي بايد هميشه با كي باشي....
برای کشتن یک پرنده نیازی به چاقوی تیز نیست،بالهایش را که بچینی خاطرات پرواز روزی هزار بار او را خواهد کشت.
سختـــه بدونی میتونـــی به قله برســی ولی بخاطر هم گروهیات که کم آوردن تو هم بیخیال بشی و اوج نگیــری !
درونم تنهاست ودر این تنهایی شاخه ی خشک نکاهم کل جشم تورا میجوید
قهر ﮐﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎ ﺑﺎﺵ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺟﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻧﺪ ...
نخی به انگشت میبندم تا به یاد بیاورم..... مدتهاست از یاد برده ای مــــرا.......
برگرد ... من تنهایی زورم به تنهایی نمیرسه._.
به سفر میروم اما با بال های زخمی پرنده ای که نه به مقصد می رساندم نه دوباره به خانه. . . .
کاش دلتنگی نیز نام_کوچکی مىداشت تا به جان اش مىخواندی: تا به مه
درد دارد... وقتی با نسیمی برود.. کسی که به خاطرش به طوفان زده ای…
خدايــــــا خيـــــــــلي تنــــهام خـــودت هـــوامـو داشتـــــه بــــاش ..
گــــاهی ... فقط گاهـــی... دلـــم هـــوس روزهاییــــ میـــکند،کـــه.... بـــه هم نــــزدیک بـــودیم... نــه در کـــنار هــــم و دور از هــــم...!
یک فنجان درد و دل بدون شکر برای تو آورده ام بنوش... تا از دهان نیفتاده... بنوش
تا آخرت هم اگه تنها موندی مهم نیست..، فقط نذار به جای برسی که تو آغوش کسى به یاد یکی دیگه باشی..!
حالم خیلی بده شده هم کسی رو بخواین و هم نخواین بعد ی شب بگن دیروز عقدش بود! نمی دونم ناراحت باشم،بی تفاوت یا خوشحال
می خواهم بنویسم نمی توانم ؛ یک کلمه به ذهنم می رسد " تــــ ــــو " تمام شد این هم نوشته ی امروز..!!@
گاهي بايد نباشي تا بفهمي نبودنت واسه كي مهمه....... اونوقته كه ميفهمي بايد هميشه با كي باشي....
برای کشتن یک پرنده نیازی به چاقوی تیز نیست،بالهایش را که بچینی خاطرات پرواز روزی هزار بار او را خواهد کشت.
سختـــه بدونی میتونـــی به قله برســی ولی بخاطر هم گروهیات که کم آوردن تو هم بیخیال بشی و اوج نگیــری !
درونم تنهاست ودر این تنهایی شاخه ی خشک نکاهم کل جشم تورا میجوید
قهر ﮐﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎ ﺑﺎﺵ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺟﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻧﺪ ...
نخی به انگشت میبندم تا به یاد بیاورم..... مدتهاست از یاد برده ای مــــرا.......
برگرد ... من تنهایی زورم به تنهایی نمیرسه._.
به سفر میروم اما با بال های زخمی پرنده ای که نه به مقصد می رساندم نه دوباره به خانه. . . .
کاش دلتنگی نیز نام_کوچکی مىداشت تا به جان اش مىخواندی: تا به مه
درد دارد... وقتی با نسیمی برود.. کسی که به خاطرش به طوفان زده ای…
خدايــــــا خيـــــــــلي تنــــهام خـــودت هـــوامـو داشتـــــه بــــاش ..
گــــاهی ... فقط گاهـــی... دلـــم هـــوس روزهاییــــ میـــکند،کـــه.... بـــه هم نــــزدیک بـــودیم... نــه در کـــنار هــــم و دور از هــــم...!
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}