{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
انقدر همدیگرو دوس داشتیم که بقیه از حسودی داشتن میمردن....روزای خوبی داشتیم.....یادش بخیر!!!من موندم نمیدونم اون الان تو آغوش کیه......
تلخ است.... فرداهایی را میگویم که قرار است از تو که تمام دنیای منی یک انسان معمولی بسازم....!!!
سهمیه هوای من هم برای تو....برای نفس نفس زدن در آغوش او لازمت میشود....!!!
از چوپان پیری که دیگر توان چوپانی نداشت پرسیدند:چه خبر؟گفت:گرگ شد،آن بره ای که نوازشش میکردم...
تقصیر از ما نیست!خیانت را معلم به ما یاد داد آنجا که گفت جای خالی را باید پر کرد!!
چــه زیبــاست وقتـی میفهمـی کسـی زیــر ایـن گنــبد کبــود انتظــارت را میـکشـــــد چــه شیرین اســـــت طعــم پیامکی کــه میگـــوید : " کجایـی نگران شدم "
گاهی ... یک نگاه سـرد روی زمستـــــان را هم کم میکند ...!
به سلامتی خاطرات که خیلی عجیبند .... گاهی اوقات میخندیم به روزهای که گریه می کردیم .... گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که می خندیدیم
اگرروزی داستانم رانقل کردی بگو:بی کس بود،اما نا کس نبود.تنهابود،اماکسی روتنهانذاشت.دلشکسته بود،امادل کسی رونشکست.کوه غم بود ولی کسی رو غمگین نکرد وشاید بد بود ولی برای کسی بد نخواست
زلال که باشی سنگهای کف رودخانه ات را می بینند،بر می دارند و نشانه می روند درست به سوی خودت!این است رسم دنیای ما!
یه وقتایی حس اخرین بیسکویت مونده تو بسته ساقه طلایی رو درم شکسته و تنها!!!!
نام من هرچند دیگر از دل تو پاک شد نام تو با هر تپش روی لبم تکرار شد نام من بی معنی و دیگر برایت هیچ نیست... نام تو حک شد به قلبم تا تنم در خاک شد...
انقدر تنهایم که کسی نیستلگد به چهارپایه ی چوبه دارم بزند..
من بیدی نیستم که با این بادها بلرزم تمام لرز و ترس من آن زمان است که به نسیمی خو کنم و دیگر نوازشش تکرار نشود!!!
قصه گو نیستم اما ... هزار و یک شب چشمانت... شهرزادم میکند!
آنکه دستش را محکم گرفته ای دیروز عاشق من بود. دستانت را خسته نکن.محکم یا آرام تو هم فردا تنهایی.
انقدر همدیگرو دوس داشتیم که بقیه از حسودی داشتن میمردن....روزای خوبی داشتیم.....یادش بخیر!!!من موندم نمیدونم اون الان تو آغوش کیه......
تلخ است.... فرداهایی را میگویم که قرار است از تو که تمام دنیای منی یک انسان معمولی بسازم....!!!
سهمیه هوای من هم برای تو....برای نفس نفس زدن در آغوش او لازمت میشود....!!!
از چوپان پیری که دیگر توان چوپانی نداشت پرسیدند:چه خبر؟گفت:گرگ شد،آن بره ای که نوازشش میکردم...
تقصیر از ما نیست!خیانت را معلم به ما یاد داد آنجا که گفت جای خالی را باید پر کرد!!
چــه زیبــاست وقتـی میفهمـی کسـی زیــر ایـن گنــبد کبــود انتظــارت را میـکشـــــد چــه شیرین اســـــت طعــم پیامکی کــه میگـــوید : " کجایـی نگران شدم "
گاهی ... یک نگاه سـرد روی زمستـــــان را هم کم میکند ...!
به سلامتی خاطرات که خیلی عجیبند .... گاهی اوقات میخندیم به روزهای که گریه می کردیم .... گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که می خندیدیم
اگرروزی داستانم رانقل کردی بگو:بی کس بود،اما نا کس نبود.تنهابود،اماکسی روتنهانذاشت.دلشکسته بود،امادل کسی رونشکست.کوه غم بود ولی کسی رو غمگین نکرد وشاید بد بود ولی برای کسی بد نخواست
زلال که باشی سنگهای کف رودخانه ات را می بینند،بر می دارند و نشانه می روند درست به سوی خودت!این است رسم دنیای ما!
یه وقتایی حس اخرین بیسکویت مونده تو بسته ساقه طلایی رو درم شکسته و تنها!!!!
نام من هرچند دیگر از دل تو پاک شد نام تو با هر تپش روی لبم تکرار شد نام من بی معنی و دیگر برایت هیچ نیست... نام تو حک شد به قلبم تا تنم در خاک شد...
انقدر تنهایم که کسی نیستلگد به چهارپایه ی چوبه دارم بزند..
من بیدی نیستم که با این بادها بلرزم تمام لرز و ترس من آن زمان است که به نسیمی خو کنم و دیگر نوازشش تکرار نشود!!!
قصه گو نیستم اما ... هزار و یک شب چشمانت... شهرزادم میکند!
آنکه دستش را محکم گرفته ای دیروز عاشق من بود. دستانت را خسته نکن.محکم یا آرام تو هم فردا تنهایی.
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}