{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
لَعنتــــ به تـُــــو ای “دل” کــهـ هَمیشـــهـ جــائی جـــآ می مــآنیــــ کهـ تـُــــو را نِمیــ خواهَنــــــد…!!
اگـــــــــــر درد داری ؛ تحمــــل کــــن ! روی هــــم کـــه تلنبــــار شــــد ، دیگـــــر نمیفهمــــی کـــــدام درد از کجــــــاست ؟! کــــم کــــم خــــودش بــــــــی حــــــــــس می شـــــــــود …
می گویند خدا ازهمه تنها تر است ما که خدا نیستیم چرا از همه تنها تریم؟!!!!!!
چقدر سکوت َت آشنا ست ... ، ما در کدام تنهائی هم دیگر را دیده ایم ...
گفته بودن اخر قصه ها همیشه شیرین است... پس چرا اخر قصه ی من تلخ است...
میخوای با دلم چه بکنی؟؟؟ هربار که کلمه"داداش"از دهانت بیرون می اید... باید غربت صد جمعه رو تحمل کنم...
نشنیده بگیر عزیزم..... مهم نیست.... صدای شکستنم بود!!!!!!.....
از تنهایی خود لذت ببر... تا دیگران نتوانند از بازی دادن تو لذت ببرند.
علت بی خوابی ام را چگونه بگویم؟؟ وقتی یاد تو هرشب از سقف اطاقم چکه میکند....
تبي توي تنم افتاد با تو تن از پيراهنم افتاد با تو تو بودي، من نبودم هيچ انگار تمام بودنم افتاد با تو
كجا بيحال يك جغرافياييم؟ جدا، دنبال يك جغرافياييم؟ من و تو، مهرمان مرزي ندارد من و تو مال يك جغرافياييم
دلم رفت و لبت با قند آمد لبت با يك سبد لبخند آمد بغل كردي حضور عاشقم را و بوسيدي، زبانم بند آمد
شبيه نقل شيرين بر زبانم تو را قِل ميدهم توي دهانم چه طعمي داري، انگاري كه از روح غبار كهنگي را ميتكانم
با تو هستم ای قلم ... تو إی همراه و إی همزاد من ... سرنوشت هردومان ، حیران بازیهای زشتِ سرنوشت شعرهایم را نوشتی دست خوش اشک هایم را کجا خواهی نوشت ؟
گاه نمیدانم چه پیامی را بهانه کنم تا از حال آنکه دلم با اوست آگاه شوم.........!!!!!!!! این بار که دلتنگی را بهانه کردم....... فردا را چه کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شمع می سوزد و پروانه به دورش من که می سوزم و پروانه ندارم چکنم؟
لَعنتــــ به تـُــــو ای “دل” کــهـ هَمیشـــهـ جــائی جـــآ می مــآنیــــ کهـ تـُــــو را نِمیــ خواهَنــــــد…!!
اگـــــــــــر درد داری ؛ تحمــــل کــــن ! روی هــــم کـــه تلنبــــار شــــد ، دیگـــــر نمیفهمــــی کـــــدام درد از کجــــــاست ؟! کــــم کــــم خــــودش بــــــــی حــــــــــس می شـــــــــود …
می گویند خدا ازهمه تنها تر است ما که خدا نیستیم چرا از همه تنها تریم؟!!!!!!
چقدر سکوت َت آشنا ست ... ، ما در کدام تنهائی هم دیگر را دیده ایم ...
گفته بودن اخر قصه ها همیشه شیرین است... پس چرا اخر قصه ی من تلخ است...
میخوای با دلم چه بکنی؟؟؟ هربار که کلمه"داداش"از دهانت بیرون می اید... باید غربت صد جمعه رو تحمل کنم...
نشنیده بگیر عزیزم..... مهم نیست.... صدای شکستنم بود!!!!!!.....
از تنهایی خود لذت ببر... تا دیگران نتوانند از بازی دادن تو لذت ببرند.
علت بی خوابی ام را چگونه بگویم؟؟ وقتی یاد تو هرشب از سقف اطاقم چکه میکند....
تبي توي تنم افتاد با تو تن از پيراهنم افتاد با تو تو بودي، من نبودم هيچ انگار تمام بودنم افتاد با تو
كجا بيحال يك جغرافياييم؟ جدا، دنبال يك جغرافياييم؟ من و تو، مهرمان مرزي ندارد من و تو مال يك جغرافياييم
دلم رفت و لبت با قند آمد لبت با يك سبد لبخند آمد بغل كردي حضور عاشقم را و بوسيدي، زبانم بند آمد
شبيه نقل شيرين بر زبانم تو را قِل ميدهم توي دهانم چه طعمي داري، انگاري كه از روح غبار كهنگي را ميتكانم
با تو هستم ای قلم ... تو إی همراه و إی همزاد من ... سرنوشت هردومان ، حیران بازیهای زشتِ سرنوشت شعرهایم را نوشتی دست خوش اشک هایم را کجا خواهی نوشت ؟
گاه نمیدانم چه پیامی را بهانه کنم تا از حال آنکه دلم با اوست آگاه شوم.........!!!!!!!! این بار که دلتنگی را بهانه کردم....... فردا را چه کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شمع می سوزد و پروانه به دورش من که می سوزم و پروانه ندارم چکنم؟
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}