{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
خدایا براستی یک عاشق کور است... از بس در عشقش گریه کردم "کور" شدم
درد داره وقتی کسی نباشه که هی بهت اس بده وبپرسه کلاست تموم شد؟؟؟..زودبروخونه دیروقته.
هزاران هزار بار خیالت را پی نخود سیاه فرستادم ! باز هم … چه رویی دارد !
نه سه نقطه ایم که یعنی ادامه داریم و نه یک نقطه ایم که بگوییم تمام شده ایم ، دو نقطه ایم معلق میان زمین و آسمان
هوایت را کرده و کمی تو را میخواهد ، دل است دیگر … یادش رفته است که رفته ای
همه جا تو را می بینم، بعد تو وقتی به من میرسی از عمد میگویی: ببخشید شما ؟ تو اگر مرا نمی شناختی چشمانت را از من نمی گرفتی
هر وقت کم میاورم میگویم: اصلا مهم نیست...! اما تو خوب میدانی که نبودنت چقدر برایم مهم است... :((((
خیلی درد داره تو پاییز تنها بشی تا مرز جنون میبرت!!!.... مخصوصأ باروناش ...
شال زمستونی که برات بافته بودم هر گره اش ی لبخند و آرزوی سلامتی بود!!!... هی خدا دیدی چه زود تنهام گذاشت...
پشيمونم با تو بودم، تورو خواستم تورو داشتم، آره حيف از روزايي كه رو چشام تورو ميذاشتم... نمي خوام ديگه ياده تو بگيره خوابو از چشمام، پشيمونم اگه روزي بهت گفتم تورو مي خوام..
داغي كه پشت باورم گذاشت، آنقدر جهنم بود كه... كه هفت پشت، پيش و پسم، هيچ دوستت دارمي را باور نخواهد كرد!
وقتی که نیستی با دیدن هر صحنه عاشقانه ای احساس یک پرانتز را دارم که همه ی اتفاقات خوب خارج از آن می افتد !
نــــامــــردهــــا … ” چـــــند بُـغــض ؟ ” بـه یــک گــــلو …!؟
هوای مردن... بیخ گوش من است...! همان جایی که روزی... رد نفس های تو بود....!
دفتر خاطراتم را برداشتم و باز مثل هربار گريه ام گرفت...،...،...لعنت به تو و آن خداحافظي تلخت!!!!!!!
** سعيد تنها ** تا بحال يه بارم "با عشقم" زيره بارون قدم نزدم...ولي هزاران بار بخاطرش زيره بارون "تنهايي" قدم زدم..
خدایا براستی یک عاشق کور است... از بس در عشقش گریه کردم "کور" شدم
درد داره وقتی کسی نباشه که هی بهت اس بده وبپرسه کلاست تموم شد؟؟؟..زودبروخونه دیروقته.
هزاران هزار بار خیالت را پی نخود سیاه فرستادم ! باز هم … چه رویی دارد !
نه سه نقطه ایم که یعنی ادامه داریم و نه یک نقطه ایم که بگوییم تمام شده ایم ، دو نقطه ایم معلق میان زمین و آسمان
هوایت را کرده و کمی تو را میخواهد ، دل است دیگر … یادش رفته است که رفته ای
همه جا تو را می بینم، بعد تو وقتی به من میرسی از عمد میگویی: ببخشید شما ؟ تو اگر مرا نمی شناختی چشمانت را از من نمی گرفتی
هر وقت کم میاورم میگویم: اصلا مهم نیست...! اما تو خوب میدانی که نبودنت چقدر برایم مهم است... :((((
خیلی درد داره تو پاییز تنها بشی تا مرز جنون میبرت!!!.... مخصوصأ باروناش ...
شال زمستونی که برات بافته بودم هر گره اش ی لبخند و آرزوی سلامتی بود!!!... هی خدا دیدی چه زود تنهام گذاشت...
پشيمونم با تو بودم، تورو خواستم تورو داشتم، آره حيف از روزايي كه رو چشام تورو ميذاشتم... نمي خوام ديگه ياده تو بگيره خوابو از چشمام، پشيمونم اگه روزي بهت گفتم تورو مي خوام..
داغي كه پشت باورم گذاشت، آنقدر جهنم بود كه... كه هفت پشت، پيش و پسم، هيچ دوستت دارمي را باور نخواهد كرد!
وقتی که نیستی با دیدن هر صحنه عاشقانه ای احساس یک پرانتز را دارم که همه ی اتفاقات خوب خارج از آن می افتد !
نــــامــــردهــــا … ” چـــــند بُـغــض ؟ ” بـه یــک گــــلو …!؟
هوای مردن... بیخ گوش من است...! همان جایی که روزی... رد نفس های تو بود....!
دفتر خاطراتم را برداشتم و باز مثل هربار گريه ام گرفت...،...،...لعنت به تو و آن خداحافظي تلخت!!!!!!!
** سعيد تنها ** تا بحال يه بارم "با عشقم" زيره بارون قدم نزدم...ولي هزاران بار بخاطرش زيره بارون "تنهايي" قدم زدم..
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}