ازاداره كشاورزي مزاحم ميشم-لطفابه محبتي كه تودلم كاشتيدرسيدگي كنيد

اینبار بر سنگ های پیامرسان که در سریال دونگ یی است مینویسم که دوستت دارم. شاید در کوهستانی آنها را یافتی...

جان رفته ولی زخم وفایت نرود تاثیر طلسم چشم هایت نرود فرشی زدل شکسته انداخته ام آهسته بیا،شیشه به پایت نرود

یه گل رو در نظر بگیر... اگه زیاد بهش آب یا کود بدی از بین میره... عشق هم همینطوره... ذره ذره ابرازش کن تا به گل زندگیت همیشه طراوت بدی و خودت هم از اون طراوت لذت ببری...

گفتی دوستم داری به اندازه قطرات بارانی که بر روی صورتت میریزد و من هم دوستت دارم بدون توجه به چتری که روی سرت گرفتی…

هرکس جای من بود ، می بُرید.. اما من هنوز می دوزم ، چشم امید به راه . . . !!!

من مانده ام با یاد تــــــــــو و بغضی که لگد می زند بر حنجــــــــــــره ای پا به مـــاه. . .

دلتنــــــگ نشــــدی ببیــــــنی چـــــگونه خوبتـــــرین خــــاطره هــــــا بی رحــــــم ترینــــــشان می شــــــود…

خیال قشنگی ست؛. شنیدن صدای خش خش برگ ها، بر زیر پاهایمان...

کاش آدم ها یکم جرات داشتن ... گوشی رو برمیداشتن و زنگ میزدن و میگفتن : ببین ؛ دلم واست تنگ شده ، واسه هیچ چیز دیگه ای هم زنگ نزدم ... !

همیشه گفتی کاشکی اینجا بودی کاشکی سرم رو شونت بود کاشکی ... منم میگم کاشکی دلت با دلم بود ..

هواي فاصله سرد است، من از كلاف دلم برايت خيالي گرم ميبافم ...

من به عكس تو دست ميكشم. . تو به عكس من . . . دست ميكشي از من . . .

تورا ازبس زلالي دوست دارم توراچون بي مثالي دوست دارم اگر چه شاخه اي گل هم ندارم تورا با دست خالي دوست دارم

تمام روزهایی که سرگرمیش بودم ، زندگیم بود...

من اگر روزی هم از تو بگذرم ، از رئیس آن کارخانه ای که همچنان به تولید عطری که تو می زدی ادامه می دهد ،
نـــــخـــــواهـــــــــم گــــذشــــــت...