ساکـــت ديگر نميتوانم صداي قلبم را بشنوم... اما هنوز هم آن صداي دلنشينش در گوشم زمزمه مي كند و ظلمت شب ها را با ياد صدايش به دست طلوع صبح مي سپارم...

ندارم لحظه ای از تو رهائی / امان از عشق و این رهائی تمام ترس من ناگفته پیداست / مبادا بین ما افتد جدائی . . .

رمز زندگی عاشقانه؛ سعی کن عاشق نشی عاشق شدی دل نبندی دل بستی؛ اینبار سعی کن تا آخرش عاشق بمونی.

خطهایی که کف دستم کشیدی را فالگیر دید، آنهایی که تمام شده اند تویی، آنهایی که بی وقفه ادامه دارد عشق من است!

مشترک عزیز دوری شما قابل تحمل نیست لطفا قبض دلتنگی خود را پرداخت کنید

یادت هست از کودکی یادمان داده بودن تنها نرویم یادت باشد هنوز هم دوست دارم هر جا میخواهم بروم تو در کنارم باشی

من ، تو ، او ، ما ، شما ، ایشان ببین حتی تو صرف ضمایرمان هم اول تنهایم بعد پای یکی دیگه در میان است تقصیر من و تو نیست همیشه از ابتدا یادمان داده اند

توی یه روز سرد برفی با دلم مثل پرنده لب حوض کنار نرده هرچی گشتم جای گرمی بهتر از قلبت ندیدم میشه دوستم داشته باشی آخه بیرون خیلی سرده!!!

شبهاي اين جا آنقدر دلگير است ك سوت قطارهاي نيمه شب هر آدمي را وسوسه مىكند كه برود و هيچ وقت باز نگردد!!! دغدغه هاي مرا پاياني نيست هرچه اشك گفتم ولبخند نوشتم خواندي و تصور كردي شعري ديگر است!!!

بهم گفتی نفسم به نفس های تو بنده آقامون کجایی پس؟من دیگه نفسم بالا نمیاد بریدم از تنهایی از این اشکهای جدایی بهار زودتر بیا پاییز رو دوست ندارم.

وقتی می گویم دوستت دارم نگو تکراریست شاید دیگر نباشم تا برایت تکرارش کنم...

چه خوب ! که من بهشت را به بوسه های تو بخشیدم ! حالا همه جا بوی بهشت دارد و من ، عطر بوسه های تو !

يا رب اين شمع دل افروز ز كاشانه كيست، جان ما سوخت بپرسيد كه جانانه كيست....

اس ام اسم را آهسته بگشا، قلب نازی اندر اوســـــــــــــــــت اندرون قلب نازم صدهزاران آرزوست

تو همیشه در تنهایی من آن تک ستاره ای که برای من نغمه عشق را سر میدهی...

من و شمع و پروانه و یک دنیا خیال......................