از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از كوي تو ليكن عقب سر نگران ما گذشتيم وگذشت آنچه تو با ما كردي تو بمان ودگران،واي بحال دگران...

وفای شمع را نازم که بعد از سوختن به صد خاکستری در دامن پروانه میریزد نه چو انسان که بعد از رفتن همدم گل عشقش درون دامن بیگانه میریزد

دلبرم اندر خیالم خود نمایی میکند در فراقش ای دل من بینوایی میکند او برفت و پشت پا زد بر دل و دنیای من کار دنیا را بین که بهرش بیقراری میکند

سرنوشت تصمیم میگیرد که تو در زندگی با چه کسی ملاقات کنی اما تنها قلب توست که می تواند تصمیم بگیرد چه کسی در زندگی تو باقی میماند.

پيدا کــــــــردن کسي که بهت بگه دوسـت دارم سخت نيست... پيدا کــــــــردن کسي که، واقعا بهت ثابت کنه دوست داره سختــه...!!

دل نگرانی هایم را میبینی دیگر همه اش از آن توست آخر چه کنم با این دل  عاشقش کردی  حالا هم دل نگران

یادمان باشد که تا هستیم به یاد هم باشیم که موقع رفتن فریاد ها صدایی ندارند

ایستادن اجبارکوه بود، رفتن سرنوشت آب، افتادن تقدیربرگ وصبرپاداش آدمی، پس بی هیچ چشمداشتی حراج محبت کنیم که همه ما خاطره ایم.

عشق بهادارد…من وتوبودیم ویک دریاعشق،حالامن هستم یک دنیااشک…اری…عشق بهادارد

عاشق که میشوی همه چیز بی علت میشود،و تمام دنیا علت میشود که عشق را از تو بگیرد…!

غربت رانبایددرالفبای شهرغریب جستجوکرد....همین که عزیزت نگاهش را به طرف دیگری کرد....توغریبی!

حیف!!! چه صادقانه توراگل خطاب میکردم وچه ناباورانه باورکردی وبه گلدان دیگری رفتی...

از وقتی که نیستی خدا میداند چقدر آب به صورتم پاشیده ام... لعنتی... این کابوس انقدر واقعی ست که از خواب بیدار نمیشوم!

از آن روز که رفته ای، کارت شارژها را سیگار میخرم، و با خیابان ها حرف میزنم! همینطوری پیش یرود... گوشیم را هم باید بفروشم،کفش بخرم...

یکی بود یکی نبود ،دل من تنگ تو بود اس ام اس بهونه بود ،فکر من یاد تو بود

گفتم تمام وجودم از آن تو بود... مشکلت چه بود که با من چنین کردی؟؟؟ گفت:آنقدر خوبی که حالم را بهم میزنی...