{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
دست در دست مخاطب خاص داریم تو پارک راه می ریم.بعد از یه درخت رد شدیم.دستامون به درخت گیرکرد خوردیم به هم!!
من اون موقع های که بچه بودم 9 سالم بود ها یه پارچ اب پر میکردم کسیم خونه نبودا با دستم رو فرش اب میریختم کله خونه رو خیس میکردم خو فک میکردم گل هایه قالی جون دارن اب میخوان همین
تو PeS یه بازیکن ساختم به اسم خودم انداختمش تو بارسلونا مسی رو نیمکت نشین کردم... عقده ای هم خودتونید :|
اعتراف میکنم هروقت مامانم میگفت اینو ببر به داداشت بده بخوره ، خودم میخوردمشون !!! تازه بعضی وقتا هم دلم براش میسوخت و 0/00000000001 اونرو میدادم بهش . . . . . .
عاقا شما هم بچه بودين واسه وايسادن سر صف معيارتون اين بود كه دستتونو بيارين بالا هر كي دستش دراز تر بره ته صف وايسه ؟؟؟؟؟؟؟؟
اعتراف میکنم که بابام نمازصبح به زوربیدارم میکرد منم ازلجم هم ادای وضو رودرمیاوردم هم ادای نماز رو :) فک کن اون همه زحمت میکشیدم آخرش هم هیچی به هیچی :(
اعتراف میکنم بچه که بودم دوست نداشتم خلبان بشم یا بروسلی دوست داشتم تو صدا و سیما مسول سانسور فیلما بشم چیه کنجکاو بودم دیگه
اعتراف میکنم وقتی میبینم نوشتن(بکوب لایکووو)بامشت میکوبم رو موس. همین دیروز یکیو شکوندم.
اعتراف میکنم.... از وقتی رفتی ، شارژارو خوراکی میخرم میخورم و زمانایی که باهات صحبت میکردم رو میشنم سریال میبینم ! یه حالی میده که نگو ! همش که نباید آدم افسرده بشه …
انقدر جای تو خاللیست کهـ هیچ گزینه ای ان را پر نمیکند حتی... همه موارد
کی دوست داره....هیچکس کی برات میمیره...هیچکس کی دیوونته...هیچکس کی عاشقته..هیچکس کی فدات میشه..هیچکس میونی من کیم؟ همون هـــــــــچــــکـــــس
اعتراف ميكنم وقتى بچه بودم ساعت ها به عروسكهام خيره ميشدم ببينم حركت ميكنن يا نه !!!!!!!!
اعتراف میکنم خیلی از این اعتراف میکنم ها که میذارم 4جوک برام اتفاق نیفتاده و برای گرفتن امتیاز بوده فقط. خدا منو ببخشه با این دروغام.
اعتراف ميكنم وقتي بچه بودم،مامانم برام لاك ميخريد،منم همشونو باز ميكردم،باهم قاطيشون ميكردم.يني قدري كه اينكار بهم حال داد،موقعي كه فهميدم بزرگ شدم بهم حال نداد. . . .
اعتراف میکنم تلفن هماسیمون روکه اورده بودیم خونمون امتحان کنیم من اشتباهی زدم به برق بعد هو به خانومه گفتم این از اولش کار نمیکرده
اعتراف میکنم یه سری چهارم دبستان تو امتحان جغرافی یه سوال بود: شهر های شمالی ایران را نام ببرید منم نوشتم: بستگی داره از کدوم ور نگاش کنیم!!!
دست در دست مخاطب خاص داریم تو پارک راه می ریم.بعد از یه درخت رد شدیم.دستامون به درخت گیرکرد خوردیم به هم!!
من اون موقع های که بچه بودم 9 سالم بود ها یه پارچ اب پر میکردم کسیم خونه نبودا با دستم رو فرش اب میریختم کله خونه رو خیس میکردم خو فک میکردم گل هایه قالی جون دارن اب میخوان همین
تو PeS یه بازیکن ساختم به اسم خودم انداختمش تو بارسلونا مسی رو نیمکت نشین کردم... عقده ای هم خودتونید :|
اعتراف میکنم هروقت مامانم میگفت اینو ببر به داداشت بده بخوره ، خودم میخوردمشون !!! تازه بعضی وقتا هم دلم براش میسوخت و 0/00000000001 اونرو میدادم بهش . . . . . .
عاقا شما هم بچه بودين واسه وايسادن سر صف معيارتون اين بود كه دستتونو بيارين بالا هر كي دستش دراز تر بره ته صف وايسه ؟؟؟؟؟؟؟؟
اعتراف میکنم که بابام نمازصبح به زوربیدارم میکرد منم ازلجم هم ادای وضو رودرمیاوردم هم ادای نماز رو :) فک کن اون همه زحمت میکشیدم آخرش هم هیچی به هیچی :(
اعتراف میکنم بچه که بودم دوست نداشتم خلبان بشم یا بروسلی دوست داشتم تو صدا و سیما مسول سانسور فیلما بشم چیه کنجکاو بودم دیگه
اعتراف میکنم وقتی میبینم نوشتن(بکوب لایکووو)بامشت میکوبم رو موس. همین دیروز یکیو شکوندم.
اعتراف میکنم.... از وقتی رفتی ، شارژارو خوراکی میخرم میخورم و زمانایی که باهات صحبت میکردم رو میشنم سریال میبینم ! یه حالی میده که نگو ! همش که نباید آدم افسرده بشه …
انقدر جای تو خاللیست کهـ هیچ گزینه ای ان را پر نمیکند حتی... همه موارد
کی دوست داره....هیچکس کی برات میمیره...هیچکس کی دیوونته...هیچکس کی عاشقته..هیچکس کی فدات میشه..هیچکس میونی من کیم؟ همون هـــــــــچــــکـــــس
اعتراف ميكنم وقتى بچه بودم ساعت ها به عروسكهام خيره ميشدم ببينم حركت ميكنن يا نه !!!!!!!!
اعتراف میکنم خیلی از این اعتراف میکنم ها که میذارم 4جوک برام اتفاق نیفتاده و برای گرفتن امتیاز بوده فقط. خدا منو ببخشه با این دروغام.
اعتراف ميكنم وقتي بچه بودم،مامانم برام لاك ميخريد،منم همشونو باز ميكردم،باهم قاطيشون ميكردم.يني قدري كه اينكار بهم حال داد،موقعي كه فهميدم بزرگ شدم بهم حال نداد. . . .
اعتراف میکنم تلفن هماسیمون روکه اورده بودیم خونمون امتحان کنیم من اشتباهی زدم به برق بعد هو به خانومه گفتم این از اولش کار نمیکرده
اعتراف میکنم یه سری چهارم دبستان تو امتحان جغرافی یه سوال بود: شهر های شمالی ایران را نام ببرید منم نوشتم: بستگی داره از کدوم ور نگاش کنیم!!!
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}